یادداشت‌ها

ما همین نوسان پیوسته‌ایم

هیچ کدام از ما همیشه مواجه یکسان و یکدستی با بحران نداریم. مثلا در همین روزها گاهی اوقات که سرحال‌تریم، عملگرایانه‌تر و با ترس کمتری رفتار می‌کنیم و زمانی که خسته و فکری هستیم درمانده‌تر و ترس‌خورده‌تر. ما همه این ها هستیم و هیچ کدامشان هم قابل سرزنش نیستند. این‌ها…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

احتیاط و نقّادی همزمان

بسیاری از ما می‌دانیم که منطقِ اعتبار یک گزاره علمی این نیست ولی این روزها آنقدر ترسیده ایم که همه آشناییمان با علوم تجربی را کنار گذاشته و با شنیدنِ نتیجه تنها یک تحقیق، به باوری در مورد اثرات ویروس کرونا یا نحوه انتشار آن می‌رسیم. همه ما می‌دانیم که…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

کرونا و بحرانِ واقعیتِ مشترک

این روزها در دل بحرانی هستیم که راه حل آن فردی یا صرفاً حاکمیتی نیست. ما به کنشی جمعی، فراگیر و اجتماعی نیاز داریم؛ کنشی که برای تحقق آن اوّلاً باید همه ما به درکی از بحران برسیم و ثانیاً برای عبور از آن مسئولیت بپذیریم. امّا چرا خیلی‌ها نگرانند…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

اندوهِ کشدارِ نامش آدمی

شب است. تنها نشسته‌ام توی ‌هال. صدای تلویزیون همسایه کناری، آرام امّا قابل فهم به گوشم می‌رسد؛ دعای کمیل است. یکی از آن صداهای قدیمی هم آن را می‌خواند. طنینش برایم آشناست. آرامتر نفس می‌کشم و گوش تیز می‌کنم برای شنیدنش. رسیده است به: اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلائى وَ اَفْرَطَ بى…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

بی‌خاطره و بی‌دوست، از دست می‌رویم

خاطره‌ها چیزهای عجیبی هستند. خاطره‌ها ما هستیم؛ مایی که نه لحظه حالیم و نه آینده. ما گذشته‌ایم و خاطره. به خودتان نگاه کنید. چطور می‌شود گفت آینده بخشی از من و شماست؟ چطور می‌توانیم در تعریف خودمان از آینده صحبت کنیم؟ ما لحظه حال هم نیستیم. اصلاً لحظه حالی وجود…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

بحران و فرصت‌های تازه

بحران کرونا هم آسیب ایجاد می‌کند و هم فرصت. تقریباً هر بحرانی چنین است. در بحران، زندگی روزمرّه ترک می‌خورد، نظمِ پیشینِ اتفاقات به هم می‌ریزد و ضرورتی تازه برای مطابقت با شرایط به وجود می‌آید. در این حالت، هرچند چیزهایی آسیب می‌بینند امّا به تبعِ نیاز به تاب‌آوری، امکانات…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

شکوفایی در بحران

بعضی آدم‌ها هم هستند که در شرایط بحرانی شکوفا می‌شوند؛ کسانی چون مردم‌ستیزان و قهرمانانِ اخلاقی. اغلب ما آدم‌ها برای شکوفایی و به فعلیت رساندن بالقوه‌هایمان، نیازی به شرایط بحرانی نداریم. اصلاً شرایط بحرانی، شکوفایی، رشد و بالندگی ما را به خطر می‌اندازد. در ثبات است که می‌توانیم برای رسیدن…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

تأملی درباره‌ی ترس‌

یادمان باشد که ترسیدن و ترساندن، ابزارهای خوبی برای کنترل شدن و کنترل کردن‌اند. وقتی می ترسیم، بسیار مستعد این هستیم که به هر وعده‌ای برای از میان رفتن خطر یا زدوده شدن ترس، تن بدهیم. آن وقت، این ترسیدن فرصت کنترل ما توسط دیگران را فراهم می‌کند. از سوی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

سال کنکور، برق که می‌رفت، خوشحال می‌شدم. آن سال عصرها که از مدرسه بر می‌گشتم، تا آخر شب همه کارم این بود که درس بخوانم و تست بزنم. جدول برنامه ریزی داشتم، ساعت‌های مطالعه ام را می‌نوشتم، با خودم رقابت می‌کردم، به خودم جایزه می‌دادم و خلاصه یک کنکوری تمام…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

همه عمر، چه وقتی که داری با بیشترین سرعت به سمت اهدافت پیش میری، چه وقتی که خودخواسته گوشه‌ای ایستادی و به زندگیت نگاه می کنی، چه زمانی که اتفاقی زندگیت رو متوقف کرده و چه وقتی که سرگشته‌ای یا حتی دیگه زنده بودن رو نمیخوای، پرسش از اینکه کی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

حرف مهم و قابل‌تاملی به نظر می‌رسه ولی توی اون چیزی هست که اذیتم می‌کنه. انگار روابط انسانی رو زیاده از حد ساده‌سازی کرده یا اینکه اختیار و آزادی عمل زیادی برای ما آدم‌ها قائل شده. شاید هم ایرادش اینه که وحشت تنهایی و دیده نشدن رو دست کم گرفته.…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

کلمه ها را کنار هم چید، شعرش را گفت. بی رغبت و بی شوق نگاهی به کاغذِ پیش رویش کرد. بلند شد، در اتاق قدم زد. ایستاد. به منظره بیرون پنجره نگاه کرد. باد می‌آمد. بارانِ نم‌نمی شروع به باریدن کرده بود. سکوت کرد. برگشت و کاغذِ شعرش را پاره…
مشاهد‌ه‌ی مطلب