28 آذر یادداشتها چند کلمهای درباره غمِ فردا فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر آینده، گذشته نیست. من هم در آینده همین آدمِ امروز نیستم. آینده نامشخص است، منِ آینده هم. اینکه میگویند غصّه فرد... ادامه مطلب
26 آذر یادداشتها ابر بیبارانم فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر ابر بیبارانم سرگردان در آسمان ادامه مطلب
26 آذر یادداشتها ازدسترفتهی ایدئالشده فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر "ابژهی ازدسترفته، ابژهی ایدئالشده است". همین چند کلمه روایتِ بخش بزرگ و گاه دردناکی از قصه زندگی ما آدمها اس... ادامه مطلب
23 آذر یادداشتها فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر بیا خودمان بیترس به جهنم برویم. بیا از کسی نپرسیم و یک راست برویم همانجا. این همه احتیاط برای بهشتی شدن، کار من ... ادامه مطلب
21 آذر یادداشتها دیگری باید آن بیرون باشد فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر دیگری بلعیده که بشود، خاصتیش را از دست میدهد. بلعیده بشود یعنی چه؟ یعنی من تصاحبش کنم، یعنی چیزی بشود که من میخ... ادامه مطلب
20 آذر یادداشتها دعوتی معذّبکننده فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر «عالم درونی خود را فدای تصویر بیرونی کردن». این تعبیر را توی کتابی میخواندم. حرفِ جدیدی نیست. میگوید اینقدر چگو... ادامه مطلب
16 آذر یادداشتها من هم اینجا تنها هستم. فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر گفت: آخرش انگار همیشه همین است. یک لحظه به خودم میآیم و میبینم انگار همه آن اتفاقات را از پشت شیشه دیدهام. همه... ادامه مطلب
12 آذر یادداشتها بیشتر تماشاچی بودن فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر ما آدمها پیچیدهایم؛ یک پیچیدگیِ منتهی به مرگ. البته این منتهی به مرگ بودن خیلی ربطی به چیزی که میخواهم در این... ادامه مطلب
03 آذر یادداشتها نیاز به ترجمه شدن فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر احوالِ گُنگِ نیازمندِ ترجمه. اسم دیگری برایشان پیدا نکردهام. گاهی که دقیقتر میشوی، میبینی غم است، گاهی شادی، ... ادامه مطلب
01 آذر دستهبندی نشده فروردین 5, 1404 توسط جواد سیاوشی ۰ نظر اولین باری بود که عزیزی را به خاک میسپردیم. ده ساله بودم. توی ماشین، به بابا گفتم: همهاش همینه؟ ادامه مطلب