یادداشت‌ها

مدیریت آسیب در شرایط بحرانی

غمگینم که این حرف‌ها را می‌زنم. اما شاید کمی به کار بیاید. در حین خواندنش یادتان باشد که از پذیرش فعالانه حرف می‌زنم و نه انفعال. ما همان آدم‌هایی هستیم که داریم برای خواسته‌ها و حقوقمان می‌جنگیم ولی هم‌زمان باید تاب هم بیاوریم: وقتی ماشین بعد از ترمزی شدید در…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

اگر امروز به درد نخوریم پس چه زمانی قرار است به کار بیاییم؟

ما اهالی علوم انسانی، اساساً با مسئله سروکار داریم. با هر موقعیت و اتفاقی که روبه‌رو می‌شویم، ذهنمان درگیر این می‌شود که چه مشکلی وجود دارد و چه‌طور می‌شود این مشکل را به صورتِ مسئله‌ای قابل‌فهم صورت‌بندی کرد و سپس به دنبال حل آن رفت. در حالت عادی هر کدام…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

ما داریم حل می‌شویم …

من مسئول هیچ چیزی نیستم و نمی‌دانم اگر مسئول چیزی یا جایی بودم، این روزها چطور خوابم می‌برد؟ ما داریم تحلیل می‌رویم. تورّم دارد ما را مثل غبار از چهره خیابان‌ها و شهرها پاک می‌کند. ما داریم حل می‌شویم. ما مثل مادر و پسر فیلم “اتاق” داریم ردپایمان را در…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

باید سپر انداخت و تنها در حد توان کاری کرد

پیش‌تر مواجهه با شُرور انسانی (ظلم‌ها، جنایت‌ها و …) و غیرانسانی (زلزله، سیل، قحطی و …) برای ما آدم‌ها آسان‌تر بود. هم از شُرور کمتری باخبر می‌شدیم، هم آسیبِ کمتری در نتیجۀ این شُرور ایجاد می‌شد و هم این شُرور چندان از ما دور نبودند و ممکن بود بتوانیم تأثیر…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

مرد بودن یعنی چه؟

مرد بودن یعنی چه؟  این پرسشی است که بسیاری از ما پاسخی برای آن نداریم. موضوعی است که حتی چندان تبدیل به مسئله هم نشده است. زن بودن به‌ دلیل تبعیض‌های تاریخی و رنجِ مضاعف زنان، تبدیل به مسئله شده است اما مرد بودن، گویی آن‌چنان بدیهی و از پیش حاضر…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دوپارگی

خودی دوپاره را زندگی می‌کنم. بخشی از من زندگی می‌کند، کار می‌کند، می‌خوابد، بیدار می‌شود و با آدم‌ها حرف می‌زند. بخش دیگری از من اما مدام در حال قدم زدن، به یادآوردن، بهت‌زده شدن، غمگین شدن، امیدوار شدن و مرور کردن است. بخشی از من این‌جاست، در همین نیمه‌های بهمن،…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

از سیاست گفتن با دغدغه‌ی زیاد و دانشِ کم

صِرف دغدغه یا حتی میزانی از دانش به ما صلاحیت اظهار نظر درباره‌ی یک مسئله را نمی‌دهد. تأکید می‌کنم، صلاحیت، و نه اجازه. ما اجازه داریم در مورد دغدغه‌هایمان حرف بزنیم (و چه خوب که حرف بزنیم و گفت‌وگو کنیم) اما بهتر است یادمان باشد که صرف دغدغه یا حتی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

ما داریم تغییر می‌کنیم (بازاندیشی در سیاست)

ما تنها در حالِ اعتراض به رویه‌های غلط حکمرانی نیستیم. ما در حال بازاندیشی رابطه‌ی دولت-ملت و نسبت دین و سیاست هم هستیم. ما داریم ارزش‌ها و تعاریفمان را دوباره و در عمل ارزیابی می‌کنیم. ما داریم نوعی گفت‌وگوی ملی را تمرین می‌کنیم، داریم تکثر فرهنگی را بیش از پیش…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

خودسانسوری و زیستنِ مدام با دروغ

روح‌انگیز شریفیان (رمان نویس) در مصاحبه‌اش با بی‌بی‌سی می‌گوید: “سانسور بخشی از وجود ما شده است و معلوم نیست اصلاً چه زمانی ممکن است بتوانیم از خودسانسوری رهایی پیدا کنیم”. این را که می‌شنوم، با تمام وجود حس‌اش می‌کنم. از اولین روزهای مدرسه تقریباً در همه‌جا تجربه‌اش کرده‌ام. دیدم زمانی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

بدن‌ها فراموش نمی‌کنند

بدن‌ها فراموش نمی‌کنند. آن‌ها آن‌چه را ما سرکوب می‌کنیم در حافظه خود نگه می‌دارند و  دیر یا زود با خمودگی، درد و بیماری آشکار می‌کنند. بدن‌ها، خودشان را با ما سازگار می‌کنند اما بهای پنهانِ تصمیمات خودآگاه یا ناخودآگاه ما را می‌دهند. بدن‌هایمان، خشم‌‌های فروخورده، سکوت‌های اجباری و اضطراب‌های طولانی‌مدتمان…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

اعتراض می‌کنم تا باشم

امروز دیگر شاید بتوان از “نیاز به اعتراض کردن” صحبت کرد. به این معنا که بسیاری از ما، فارغ از دلایل عینی و اخلاقی، نوعی ضرورت روان‌شناختی را هم برای اعتراض کردن در درونمان حس می‌کنیم. امروز در شرایطی زندگی می‌کنیم که تاب‌آوری روان‌شناختی‌مان در گرو نوعی از عاملیت داشتن…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دانشجویان ابزار سیاست نیستند، راوی بخشی از حقیقت‌اند

امروز روز دانشجو است. اکنون نوزده سال از ورود من به دانشگاه می‌گذرد. در تمام این سال‌ها یا دانشجو بوده‌ام یا به دانشجویان درس داده‌ام. امروز اما بیش از هر زمان دیگری دوست داشتم دانشجوی کارشناسی باشم و شور و حال و اثرگذاریِ این روزهای دانشگاه را بی‌واسطه تجربه کنم.…
مشاهد‌ه‌ی مطلب