در دوران ما از ‌آدم‌هایی که می‌میرند، صدا و تصویر باقی می‌ماند و ما را حیرت‌زده می‌کند از این همه درآمیختگی زندگی و مرگ. او رفته، دیگر نیست، اما صدا و تصویرش هست و از زندگی با ما می‌گوید. فیلم را که می‌بینم گم می‌شوم در فکرهام: این چهره زنده و شاد، اکنون خون‌آلود و خاکی است. چطور چنین چیزی ممکن است؟ همیشه این سویه از تکنولوژی دچار تناقضم می‌کند. می‌خواهم و نمی‌خواهمش. می‌خواهمش چون جلوی محو شدن تصویر دیگری را در خاطراتم می‌گیرد و نمی‌خواهمش چون پریشانم می‌کند با تناقضی که در آن هست؛ اینکه آن حرکت‌ها و صدا مال کسی است که دیگر حرکت و صدایی ندارد.

از صبح این ویدیو کوتاه دوباره درگیرم کرده. سرزندگی و شور او، وجود این همه شهوتِ مرگ و کشتن در دنیا و تصویر زنده کسی که دیگر زنده نیست، مچاله‌ام می‌کند و با خودم می‌گویم: چه شکننده، چه آسیب‌پذیر و چه تنهاییم ما آدم‌ها.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
مردم وجود ندارند.
نوشته‌ی بعدی
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…