دارم برای نشست دو روز بعد در شهر کتاب آماده میشوم. قرار است در مورد ایده محوری کتاب آیشمن در اورشلیم یعنی “پیش پا افتادگی شر” صحبت کنم. در تمام مدت آماده شدن برای این سخنرانی، دردی آرام و پیوسته روانم را آزرده است. در صفحات این کتاب و کتابهای دیگری که در کنارش خواندهام، آدمها طرد میشوند، تحقیر میشوند، رنج میکشند و به شیوهای دلخراش میمیرند. مشاهده این همه کشت و کشتار و ویرانی در لابلای صفحات این کتابها در دو هفته گذشته، رنجورم کرده است. با خودم میگویم قرار بود یک سخنرانی ساده باشد. ایدههای آرنت را دوست داشتم و دلم میخواست از اخلاق نه در کتابهای فلسفه اخلاق که در دل تجربههای زیسته انسانها بگویم. اما چرا اینقدر سخت و سنگین شد؟ پاسخی که به خودم میدهم این است: انسانیت و هویت اخلاقی که آرام آرام فرسوده شود، همه چیز ممکن میشود. تو در لابلای این صفحات، فرسایش پیچیده هویت اخلاقی قربانیان و قربانیکنندگان را مشاهده میکنی؛ فرسایشی آرام، تدریجی و مرحله به مرحله. تصویر دلخراش آخر کار را هم میبینی. چرا نرنجی و وحشت نکنی؟ چه چیزی تو را از آنها جدا میکند؟ کلمات، تصاویر، باورها، دلبستگیها، احساسات؟ مگر همه اینها را نمیشود فرسوده و بیمعنا کرد؟ اینجاست که بیپناهی خودم را در برابر این شرور میبینم و ترس برم میدارد. دور نیستم. من نه از قربانی بودن دورم و نه از قربانی کردن و این آگاهی وحشتناک و نگرانکنندهای است.
فیلم «Close»
نام فیلم: Close (نزدیک) (۲۰۲۲) فیلمی زیبا و عمیق از دوستی دو نوجوان. لئو و رمی سیزده ساله تعطیلات تابستانی طولانی را در صمیمیت معصومانه میگذرانند، اما در سال تحصیلی،…