آگاهی را به انسان داده‌اند تا جهان‌های موازی را تصوّر کند؛ در فلسفه، در فیزیک، در رؤیاهای بیداریش و در خواب‌هایش. آگاهی را به انسان داده اند تا غیر از این واقعیتِ مشترک، جهان‌های نیامده و نبوده را نیز تجربه کند. در خیالش به آن ها قدم بگذارد، از آن ها سؤال بپرسد، آن ها را به تصویر بکشد، از آن ها سخن بگوید و در آن ها زندگی کند. آگاهی را به انسان داده اند تا گم بشود توی این جهان‌های موازی و هر بار در گوشه‌ای از گستره بی‌نهایتِ یکی از آن‌ها پیدا بشود، به گونه‌ای دیگر و در جایی دیگر زندگی کند و آنقدر آنجا نفس بکشد که نفس‌هایش بوی آنجا را بگیرند. آن وقت، زمانی که برگشت، خاطره‌اش و نفس‌هایش به او می‌گویند که آن موازیِ خیال‌انگیز را چگونه می‌تواند اینجا و در اکنونِ زندگی‌اش بیافریند. خدا خیال را آفرید تا آگاهی را از تباهی ناگزیرش در امان بدارد.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
پذیرش، کنشگری فعالانه و امیدواری
نوشته‌ی بعدی
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…