در ادامهی پارهی نخست:
نکاتِ مطرح شده در سخنان اخیر دکتر سروش، عملاً در ادامه پروژه فکری پیشین او هستند و تنها شاید بتوان دغدغه پسِپشت آنها را کمی متفاوت از قبل دانست. آنجا که پیشتر دکتر سروش از رؤیای رسولانه میگوید و وحی را محصول خود نبی در مواجهه با امرِ الوهی به شمار میآورد، شناخت پیامبر و شخصیت، روان و زبان او اهمیتی پیدا میکند همسنگِ اهمیت فهم متن مقدّس. اکنون دینشناسی و معرفت دینی نسبتِ پررنگی پیدا میکند با نبی شناسی. به همین دلیل است که او در این سخنان و بر سبیل قیاس، نه از مسیحیت یا یهودیت که از شخصیت حضرت عیسی یا حضرت موسی سخن میگوید و منش و شخصیت پیامبر اسلام را با آنها مقایسه میکند.
در اینجا است که دغدغه کنونی دکتر سروش به میان میآید. او در سخنانش مستقیم یا غیرمستقیم به این موضوع اشاره میکند که پیشتر به دلیل الزاماتِ پروژه روشنفکری دینی، اندیشههای لیبرال و تأثیرات عرفا به خصوص مولانا، تصویری از پیامبر داشته و ارائه کرده است که بیشتر بر وجه عارفانه، عاشقانه و رحمانی او تأکید دارد. امّا ظاهراً این تصویر، محدودیتهایی را برای فهمِ کلامِ برآمده از تجربه او (قرآن) بوجود میآورد. دکتر سروش معتقد است عرفا در نتیجه بسط تجربه نبوی، بر سویههای عاشقانه و لطیف دین افزودهاند. به عقیده او آنچه اکنون ما با آن روبرو هستیم، حاصلِ پیامبرانگیِ پیامبر و عارفان مسلمان در کنارِ هم است. اکنون عبدالکریم سروش در پیِ آن است که در مسیرِ نبیشناسی، تصویرِ دقیقتری از پیامبر پیدا کند. او وجوه خشیتآمیز (و نه خشونتآمیز) شخصیت و زبان پیامبر را در روایات، سیره و متنِ قرآن پی میگیرد و در نهایت به تعبیر قابل تأمّلی میرسد: «عارف مسلّح». تأکید دکتر سروش بر این است که پیامبر عارفی بود که بر ایمان و رحمت تأکید داشت (با قلوب افراد سخن میگفت) امّا همزمان به لوازم مراقبت از دینش و حفاظت از آن نیز آگاه بود (از تهدید و جهاد و جنگیدن نیز بهره میگرفت). همین موضوع سببِ زبانی کم و بیش وحشتآفرین و سختگیرانه در موردِ عذاب جهنم، مجازاتِ مشرکان و مرتدان و همینطور مجازات و حدود اسلامی شده است. نکته قابل تأمّل اینکه او معتقد است، این تصویر غریب برای ما، برای عارفانی مثل مولانا غریب نیست و از قضا، آنها شیفته پیامبری با همین اقتدارگرایی و زبان خشیتآمیز هستند و تعارض و مسئلهای در این ترکیب نمیبینند. ظاهراً تعارضِ امروزین در نگاه ما، محصولِ تحمیل ارزشها و اخلاقیات کنونی بر جهان پیشین است و همین امر ترکیب عارف مسلّح را برایمان غریب و ناامیدکننده میکند.
پانوشت: برای آشنایی بیشتر با اوصافی که دکتر سروش برای وجه مسلّح، اقتدارگرا و خشیتآمیز پیامبر مطرح میکند به سخنان خود او رجوع کنید. در اینجا برای پرهیز از خطا در برداشت و انتقال، آنها را نقل نکردهام.
ادامه در پارهی سوم