ADD ANYTHING HERE OR JUST REMOVE IT…

تقلیل مرارت: باید “من”ی باقی بماند که حقیقت به کارش بیاید

تقریرِ حقیقت (بیان کردن حقیقت) یا تقلیل مرارت (کاهش دادن رنج)؟ این روزها، بارها به این پرسش بر می‌خورم. واقعیتِ آن بیرون بیش از اندازه ناگوار و تحمل‌ناپذیر شده است. باید از آن حرف بزنیم و در گفت‌وگوهایمان از تلخی‌اش بگوییم یا باید سکوت کنیم و مراقب باشیم این گفتن، باعث درد و رنج بیشتر دیگران نشود؟

من، اغلب اوقات اولی را ترجیح می‌دهم. وصل بودن به واقعیت و انکار نکردنِ آن، چیزی است که در نهایت ما را نجات می‌دهد. اما دو جا هست که قطعاً دومی را ترجیح می‌دهم: یکی زمانی که گفتن از واقعیت، بیش از آن‌که تلاش برای به رسمیت شناختن آن باشد، بازآفرینیِ خودآزارانه-دیگرآزارانه مکرّر همان تلخی‌ای است که هر لحظه تجربه‌اش می‌کنیم، و دوم زمانی که گفتن از این تلخی، بیش از توانِ روانیِ دیگری باشد و او را در آستانه‌ی فروپاشی روانی قرار بدهد.

ما به آگاهی از واقعیت نیاز داریم و نه به خودزنی با واقعیت و ایجاد درماندگی. باید “من” ی باقی بماند که بتواند با واقعیت روبه‌رو بشود. همیشه باید پرسید گفتن از واقعیت در خدمت چیست و برای چه کسی صورت می‌گیرد؟

پانوشت: تعبیر “تقریر حقیقت یا تقلیل مرارت” را از استاد مصطفی ملکیان وام گرفته‌ام.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من