یادداشت‌ها

خود را در کنارِ دیگری زیستن

دو چیز ما را با خودمان بیگانه می‌کند: «نادیده گرفتن دیگری و نادیده گرفتن خود». ممکن است تعجب کنید. خیلی وقت‌ها آدم‌ها از ما می‌نالند که چرا این‌قدر خودمان را می‌بینیم و خودخواه هستیم. خیلی وقت‌ها هم به خودمان که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم مدام نیازهای دیگران را دیده‌ایم و چنان…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

آینه مخدوشِ شرایطِ بحران زده

یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی که اغلب ما در بحران‌های سیاسی و اقتصادی می‌بینیم این است که هزینه معمولِ گیر و گرفت‌های روانیمان، به طرزِ غیرعادی بالا می‌رود. آن‌وقت خیلی از ما که می‌توانستیم در شرایط عادی، با هزینه‌ی به‌مراتب کمتری، یک زندگی معمولیِ کم‌وبیش آرام و شاد داشته باشیم، درگیر…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

هرمنوتیکِ خوشبختی

همه‌ی ما خوشبختیم بسته به اینکه چه زمانی از ما درباره‌ی خوشبختی سؤال کنند و همه‌ی ما ناکام و بدبختیم، بازهم بسته به اینکه چه زمانی مورد سؤال قرار بگیریم. وقتی‌که چیزی به دست آورده‌ایم، یار عزیزی را در بر داریم و آینده‌ای روشن به ما سلام می‌کند، اگر کسی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

به مِه فکر می‌کنم

در مه، همه چیز مبهم است و در ابهام همه چیز را می‌توان خوب دید؛ و بد هم. وقتی از آن سوی ِ به‌هم فشرده مه خبری نمی‌رسد، شاید عاشق و معشوقی تنگ در آغوش هم باشند و شاید قاتلی تیغ بر تنِ هراسان رهگذری می‌کشد. در مه، همه چیز…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

امکانِ تغییر

«فرصتی برای تجربه کردن احساسات خود». این چیزی است که چند روز اخیر ذهنم را به خودش مشغول کرده.  امروز صبح به این فکر می‌کردم که تغییر محصولِ همین امکانِ تجربه کردن احساسات است. وقتی این امکان را پیدا می‌کنیم یا به خودمان این امکان را می‌دهیم که احساساتمان را…
مشاهد‌ه‌ی مطلب