ADD ANYTHING HERE OR JUST REMOVE IT…

بلاتکلیفی مردانه

خیلی از ما بلاتکلیفیم، زن و مرد هم ندارد. امّا در اینجا به طور خاص می‌خواهم از بلاتکلیفی مردانه بگویم. بلاتکلیفی‌ای که بیش از هر جای دیگر، خودش را در زندگی عاطفی یک مرد نشان می‌دهد؛ اینکه نداند چه می‌خواهد، نداند چه چیزی برایش خوب یا کافی است، اینکه نداند کیست و شریکش را سردرگم کند، اینکه نداند در رابطه چه چیزهایی را باید به دیده بگیرد و با چه چیزهایی باید کنار بیاید و اینکه نداند چه چیزی را بر چه چیزی اولویت بدهد.

بلاتکلیفی مردانه شاید بیش از هر چیز ریشه در شکافی دارد میان خواسته‌های خود او و آنچه می‌گویند به عنوان یک پسربچه یا مرد باید بخواهی. در میانه‌ی این شکاف است که او سردرگم و کلافه می‌شود. او به عنوان یک مرد، خواسته‌ها یا نیازهایی دارد که ممکن است برچسب زنانه یا کودکانه بخورند یا با آنچه معمولاً مردانه دانسته می‌شود، متفاوت باشند، امّا وقتی می‌خواهد آن‌ها را احساس کند، خودش یا دیگران این اجازه را به او نمی‌دهند و ناگزیرش می‌کنند که چیز دیگری بخواهد.

او دچار ازخودبیگانگی می‌شود. “مرد” می‌شود امّا به بهای از دست دادن اصالت و خودانگیختگی‌اش. موجودی که بخش‌های زیادی از خودش را سرکوب کرده و تصویری از یک مرد را سرِ پا نگه داشته؛ امّا مردی که نمی‌داند کیست و چه می‌خواهد. کاریکاتوری که بلاتکلیف است و دیگریِ پیش رویش را هم سردرگم می‌کند.

بله، این موجودِ بلاتکلیف ما هستیم. خوب است کمی بیشتر از آن حرف بزنیم.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من