فیلسوفان همگی مینویسند یا سخن میگویند. گاه از سر احساس مسئولیت، گاه از سر اشتیاق به بسط دانش بشری و گاه برای سبک کردن بار سنگین مواجههشان با هستی. آنها به هر دلیل، توان فراموشی را از دست دادهاند و ناگزیرند از خیره شدن به خورشید، به مغاکهای تاریک و به مبهمترین و تکاندهندهترین تجربههای بشری. فیلسوفان، ناگزیرند از گفتن و از نوشتن. آنها هر روز به چیزهایی مشغولند که بسیاری از مردم تنها گهگاه تجربهشان میکنند و به مدد فراموشی و مشغولیت از کنارشان میگذرند. فیلسوفان اما ساکنان این سرزمین پر از حیرت و تراژدیاند. آنها فاقد توانایی فراموشیاند. آنها به جای فراموشی، در میان میگذارند و اینگونه است که اندکی جان به در میبرند.
دوباره همان زندگی به سراغمان میآید.
در روزهای کرونا، تصور بسیاری از ما این بود که تا مدّتها قرار است سایه احوالی آخرالزّمانی بر جلسات درمان