واقعیتی که ناامید‌کننده نیست

تقریباً همه خشمگینیم؛ بعضی کمتر و بعضی بیشتر. بعضی از ما قاطعیم و بعضی تردید داریم. بعضی از ما عملگرا‌تریم و بعضی بیشتر اهل تأمل‌کردن‌ایم. بعضی کمتر می‌ترسیم و بعضی بیشتر. بعضی از ما چیزهای زیادی برای از دست دادن داریم و بعضی کمتر. بعضی از ما روانِ فرسوده‌تری داریم و بعضی سرِپاتریم. بعضی از ما کمتر آسیب دیده‌ایم و بعضی بیشتر. بعضی از ما تا یک جای مسیر را می‌آییم و بعضی آدمِ تا ته خط رفتن‌ایم. بعضی از ما بیشتر بر اساس تحلیل و فکر عمل می‌کنیم و بعضی هیجان را سازنده‌تر و اثرگذارتر می‌دانیم و … .

این فهرست را همین‌طور می‌شود ادامه داد. هرچه زمانِ بیشتری بر اعتراضات می‌گذرد، این تفاوت‌ها آشکار‌تر می‌شوند. واقعیت این است: خوب یا بد، بخواهیم یا نخواهیم، ما آدم‌ها با هم متفاوتیم و بودن در جامعه یعنی کنار آمدن با این تفاوت‌ها و در دلِ آن‌ها کاری کردن.

این یک فرایند طبیعی است. وقتی قرار است چیزی استقرار پیدا کند، باید مراحل رشدش را طی کند. یکی از این مراحل، صدا پیدا کردنِ همه و به هم رسیدنِ آدم‌های با سرعت‌های متفاوت است. هرچند ممکن است این فرایند ابتدا برای بعضی ناامیدکننده باشد، اما در نهایت امید از دل همین فرایند بیرون می‌آید چون با واقعیتِ جامعه سازگار‌تر است و تغییرات بلندمدت‌تری را می‌سازد.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من