لحظات بی‌سپرِ میان خواب و بیداری

برچسب‌ها:  روان‌کاوی ، محمود مقدسی

هر کدام از ما بعضی روزها مثل قهرمان رمان‌های اگزیستانسیالیستی از خواب بیدار می‌شویم؛ گاه غرق در تلخی و بی‌معنایی، گاه غرق در بی‌تفاوتی نسبت به همه چیز، گاه غرق در حیرتِ زنده بودن، گاه سرگردان میان زمین و هوا و گاه در دل بحرانی سخت و طاقت‌فرسا که همه چیز را برایمان تبدیل به مسئله کرده است. بعد خیره می‌شویم به سقف یا به دیوار اتاق و به فکر فرو می‌رویم. خیلی وقت‌ها، این روزمرگی است که به یاری‌مان می‌آید و دوباره فرصت فراموش کردن را به ما می‌دهد. هر کدام از ما بالاخره وظایفی داریم و در پیِ چیزهایی هستیم. کمی بعد از بیداری، آن چیزها دوباره راه خودشان را به دنیای ما باز می‌کنند و دوباره به چیزی از جنس زندگی-فراموشی برِمان می‌گردانند (و چه خوب که این کار را می‌کنند).

در این بین اما برزخی هست میانِ خواب و بیداری که هنوز لباسِ هشیاری و روزمر‌گی را به تن نکرده‌ایم و نیمه‌خواب-نیمه‌بیدار در بستر از این پهلو به آن پهلو می‌شویم. در این لحظات، جایی در میانِ واقعیت و خیالیم و با هر احساس و تجربه‌ای بی‌سپر و بی‌سلاح روبرو می‌شویم. در این لحظات، حساسیت غریبی به بعضی چیزها پیدا می‌کنیم، بسیاری مسائل را لاینحل می‌دانیم و کلافه و سرگردان به چیزهایی فکر می‌کنیم که تلخی‌شان گاه تمام روز در کام‌مان باقی می‌ماند. در این لحظات، به تعبیری منِ هشیارِ ما هنوز از راه نرسیده و منِ رؤیابین‌مان که از میانه‌ی کابوسی برخاسته، اینک در بیداری کنترل افکارِ ما را در اختیار دارد.

راستش هرچه تلاش می‌کنم بگویم این لحظات، برش‌های معذبی از آگاهیِ سرگردان میانِ خواب و بیداری‌اند، دلم رضا نمی‌دهد. یعنی نمی‌توانم صرفاً به بعضی حالات عصب‌شناختی نسبتشان بدهم و بگویم مغز در گذار از خواب به بیداری، چنین اوهام و هذیان‌هایی را تجربه می‌کند. احساس می‌کنم این افکار و احساسات، بیش از بسیاری لحظات دیگر، دماسنج زندگی ما و پیشگویِ احوالمان هستند. آن‌ها بخشی واقعی از مواجهه‌ی ما با زندگی‌اند و حقایقی را در مورد ما آشکار می‌کنند. حتی اگر همه‌ی روز مثل قهرمان‌ رمان‌های عامه‌پسند باشیم، بخشی از روانِ ما قهرمانِ رمانی اگزیستانسیال یا نهیلیستی است که با پرسش‌های سخت و مهمی درباره زندگی دست و پنجه نرم می‌کند و می‌کوشد از میانِ آن‌ها راهی برای زیستن پیدا کند. ما آدم‌ها چندپاره‌ایم و بخش‌هایی از ما تنها در فاصله‌ی میان بیداری و برخاستن از بستر خودشان را آشکار می‌کنند.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
واقعیتِ هذیانیِ این روزها
نوشته‌ی بعدی
آخرالزمانی که هست و نیست
list

آخرین مطالب

فیلم «Close»

نام فیلم: Close (نزدیک) (۲۰۲۲) فیلمی زیبا و عمیق از دوستی دو نوجوان. لئو و رمی سیزده ساله تعطیلات تابستانی طولانی را در صمیمیت معصومانه می‌گذرانند، اما در سال تحصیلی،…

فیلم «Dogville»

نام فیلم: Dogville فون‌تریه در این فیلم، رفتارهای تمامیت‌خواهانه‌ و منفعت‌طلبانه‌ی انسان را بی‌رحمانه کنکاش کرده و به تصویر می‌کشد. او به کاراکترهایش فرصت بی‌رحمی و قصاوت در حق دیگری…

فیلم «مُهر هفتم»

“مُهر هفتم” (The Seventh Seal)، اثری بی‌همتا از کارگردان معناگرای سوئدی، “اینگمار برگمان” است. فیلم در مورد یک شوالیه است که در کنار ساحلی به تنهایی مشغول بازی کردن شطرنج…

فیلم «کشتن مرغ مقلد»

نام فیلم: کشتن مرغ مقلد داستان: داستان در شهر کوچکی اتفاق می‎افتد، و از نگاه دختر یک وکیل سفیدپوست روایت می‌شود که دفاع از جوان سیاه‌پوستی را به عهده گرفته…

فیلم «Whiplash»

نام فیلم: Whiplash داستان: پسری در راه رسیدن به موفقیت در زمینه‌ی موسیقی (به‌عنوان یک درامر)، با استادی سخت‌گیر و خشن روبه‌رو می‌شود، که با فشار آوردن و ایجاد انگیزه‌ی…