خشمِ بلاتکلیف و سرنوشت رأی

برچسب ها:  تأملات خشم محمود مقدسی

امروز دیگر نه در روان‌شناسی و نه در جامعه‌شناسی و فلسفه، کسی باور ندارد که ما موجوداتی یک‌سره عقلانی هستیم و وقتی پای تصمیم‌گیری به میان می‌آید، با دلایل قانع می‌شویم. حتی کمی بیش از این، تحقیقات فراوانی نشان می‌دهند که بخش زیادی از استدلال‌آوری ما در حقیقت دلیل‌تراشیِ مبتنی بر عواطف، هیجانات و امیال است. در این وضعیت، به رسمیت شناختن و به دیده گرفتن عواطفِ موجود در یک موقعیت، نقش تعیین‌کننده‌ای در تصمیم‌گیری ما دارد.

این مقدمه را گفتم تا بروم به سراغ هیجانی بلاتکلیف اما اثرگذار در تصمیم‌گیری این روزهایمان، یعنی خشم. این روزها خشمی ناشی از ناکامی زیاد بر روی دست بسیاری از ما مانده است و نمی‌دانیم با آن چه کنیم. بخشی از ما آن را معطوف به هسته‌ی سخت قدرت می‌کنیم و دوباره رأی می‌دهیم، بخشی معطوف به اطلاح‌طلبان که گفتمان روشنی نداشتند و لااقل در این سه سال، کاری برای این خشمِ در حال افزایش نکردند، بخشی از ما خشممان را معطوف به کسانی می‌کنیم که می‌خواهد رأی بدهند و بخش زیادی از ما هم آن را در درونمان نگه می‌داریم و حاصلش می‌شود درماندگی.

هرچه هست، این خشمِ شنیده نشده‌ی ما آدم‌های پیش‌تر امیدوار، واقعی است. هسته‌ی سختِ قدرت که کاری به آن ندارد و ای بسا بی‌میل به بودنش هم نیست. اما ای کاش فعالانِ سیاسی اصلاح‌طلب خیلی زودتر آن را می‌شنیدند و در این سال‌ها کاری برایش می‌کردند. می‌دانم، آن‌ها هم در دور دوم ریاست‌جمهوری آقای روحانی، درمانده شده بودند. می‌دانم پروژه‌ی فشار حداکثری، دامن زدنِ هرچه بیشتر به خشم و درماندگی توسطِ اپوزیسیونِ مایل به براندازی و اتفاقاتی چون آبان ۹۸ و هدف قرار گرفتنِ هواپیما، همه را گیج و پریشان کرده بود. اما ناامیدی، درماندگی، ترسیدن و سردرگمی را از مردم می‌توان پذیرفت ولی از روشنفکران و کنشگران سیاسی نه. کاش حتی همین امروز، این خشم را به دیده بگیرند و حالا که دارند دوباره آن را به هسته‌ی سخت قدرت معطوف کنند و به رأی دادن فرا می‌خوانند، سهم خودشان را هم بپذیرند. شفاف از اشتباهات و سکوت‌هایشان بگویند و عذرخواهی کنند. بگویند که علیرغم همه‌ی آن جنگ اقتصادی و اقتدارگراییِ بخش‌های مهمی از حاکمیت، ما هم مسئول بودیم. بگذارند مردم کمی از این خشم و درماندگی را معطوف به آن‌ها کنند و آن وقت از امید حداقلی و استفاده از صندوق رأی بگویند.

تصور می‌کنم بخش مهمی از تصمیم ما برای رأی دادن یا رأی ندادن را سرنوشتِ این خشمِ بلاتکلیف تعیین می‌کند. دلایل را که دیگر همه می‌دانیم. هر دو طرف هم استدلال‌های قدرتمندی دارند. این نوسان کردن‌های هرروزه‌ را هم همه ما تجربه کرده‌ایم. این‌که کدام نسخه از واقعیت مربوط به آینده را بپذیریم و این‌که آیا اصلاً بتوانیم از زیرِ آوارِ ناکامی و بی‎‌اعتمادی بیرون بیاییم و فکر کنیم، عمیقاً به سرنوشتِ این خشمِ بلاتکلیف بستگی دارد.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
اخلاقی‌گری در قلمرو سیاست
نوشته‌ی بعدی
وقتی که در دنیای دیگری بودم (همنشینی با مردگان قدیمیِ دور از وطن)
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…