ADD ANYTHING HERE OR JUST REMOVE IT…

توریِ انسانی

گفت: اوضاع خرابه. خیلی خرابه. ببین، نمیخوام حرف مفت بزنم. ولی محبت‌های کوچیک هنوز هم یا حتی بیشتر از همیشه جواب میدن.

گفتم: محبت‌های کوچیک؟

گفت: آره. وقتی نظم بزرگتر عملاً از کار افتاده، محبت‌های کوچیک می‌تونن زندگی رو قابل‌تحمل‌تر کنن. وگرنه دیگه به چیزی نمیشه امید داشت. مثلاً بی‌تفاوت رد نشدن، کمک‌های کوچیک به آدم‌ها کردن، جاهایی که میشه به آدم‌ها اعتماد کردن، با کُندی یا ناتوانی آدم‌ها صبور بودن، گاهی با آدم‌ها حرف زدن، اون‌ها رو سرزنش نکردن، با ادب باهاشون حرف زدن، گاهی باهاشون شوخی کردن، حتی صرفاً دیدن و لبخند زدن بهشون. این کارها، جواب میدن.

گفتم: می‌فهمم ولی، خودِ تو چقدر حوصله و جون برات باقی مونده؟ آدم توانِ این کارها رو باید از کجا بیاره؟

گفت: ببین، مسئله اینه که هر کسی به قدر توانش، توی روزهایی که می‌تونه این کارو بکنه. همین. قرار نیست من همیشه بتونم از آدم‌ها مراقبت کنم. ولی گاهی شاید بتونم جلوی فروپاشی یک یا دو نفر رو بگیرم. من اون روزهایی که می‌تونم، چیزهایی میدم به آدم‌ها. وقتی نمی‌تونم هم نمی‌تونم دیگه.

گفتم: کنش‌های کوچکِ نوع‌دوستی.

گفت: نه، ول کن این اسم‌ها و کلمه‌ها رو. مسئله نوع‌دوستی و انسان‌دوستی و این‌ها نیست. این حرف‌ها زیادی قشنگن. ما داریم غرق میشیم. روزهای که توی قایقیم می‌تونیم دست آدم‌هایی رو توی دستامون نگه داریم که غرق نشن یا فرونپاشن. حتی اگر یکی دو نفر باشن. ما انگار مثل یک توری باید همدیگه رو نگه داریم. لعنت به این شرایط که خوبی و محبت رو تبدیل کرده به یک تلاش و انتخابِ سخت. لعنت.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من