شور است و از دهن افتاده

برچسب ها:  تأملات محمود مقدسی

گفتم: دلم می‌خواهد بخوابم، زیاد، طولانی و شاید برای همیشه.

گفت: افسرده‌ای؟

گفتم:نه، افسردگی را می‌شناسم. در کتاب‌ها نشانه‌هایش را خوانده‌ام. آنچه من تجربه می‌کنم افسردگی نیست، مواجهه عریان و طولانی با واقعیتِ دنیاست. من، همه داشته‌هایم را خرج کرده‌ام. زورم به این همه غم نمی‌رسد.

گفت: همه‌اش که غم نیست؛ این همه چیزهای دیگر.

گفتم: می‌دانم. امّا کدام غذای شورِ غیرقابلِ خوردن، همه‌اش نمک است؟ من چیزهای دیگری هم در این دنیا می‌بینم امّا آنچه این دنیا در نهایت پیش رویم گذاشته شور از رنج است، بوی خون می‌دهد، از دهن افتاده و هر لقمه‌اش دل‌آشوب است. نمی‌توانم به خوشی‌هایش دل ببندم. مدام دلم خالی می‌شود.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
بی‌خانمانیِ انتخابی
نوشته‌ی بعدی
بیزاری از ضعیف و مظلوم
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…