دیگرآزاریِ پنهانِ آدم‌های خوب

چیزی که می‌خواهم بگویم کمی تند و شاید برای بعضی‌ها آزارنده باشد. امّا هرچه بیشتر می‌گذرد، بیش‌تر احساس می‌کنم در پسِ بسیاری از وسواس‌های اخلاقی، تغذیه‌ای، دینی و … نوعی دیگرآزاریِ موجّه، نهفته است. این امور که با خوب و بد اخلاقی، سلامت جسم، بهداشت، وظیفه دینی، رستگاری و … سر و کار دارند، پوشش خوبی هستند برای دیگرآزاری‌ای که اگر آشکار می‌بود، نه دیگران اجازه اعمال کردنش را به فرد می‌دادند و نه حتی خود او جسارت و شجاعت انجامش را پیدا می‌کرد. در حقیقت این امورِ خوب، پوششی می‌شوند برای فریب‌دادنِ خود فرد و دیگران تا در پسِ آن، خشمی به دیگری (و گاه به خود فرد) ابراز شود و تنشی در روانِ او آرام بگیرد. در این حالت با انسان‌هایی اخلاق‌مدار، مراقبِ سلامت جسم و دیندارانِ پرهیزگاری روبرو هستیم که وقتی سویه‌های موجّه رفتارشان را کنار می‌زنی، آنچه باقی می‌ماند پرخاشگری و آسیب زدنی است که حسش می‌کنیم امّا اجازه ابراز کردنش را به خودمان نمی‌دهیم.

در حقیقت باید گفت چه رنج‌ها که از این خوبی‌ها و این آدم‌های خوب نمی‌کشیم. امّا یک طرفه هم نباید به قاضی رفت. خیلی وقت‌ها (ولی نه همیشه) خودِ آن‌ها نیز خسته این فریبِ روانی‌اند و این خشونتِ پنهان شده در پسِ خوبی‌ها، ابتدا خودِ آن‌ها را قربانی می‌کند. آن‌ها به دیگران آسیب می‌زنند امّا به بهای رنج کشیدن و گاه تنهایی خودشان. کاش می‌شد صدایِ آزردگیِ روانِ چنین افرادی (که بسیاری از ما چنین هستیم) را شنید، دلیل آن خشمِ انباشته شده را از میان برد و راهِ سازنده‌تری برای حل و فصلِ چالش زاینده این وسواس پیدا کرد. ما آدم‌ها زیاده از حد رنجور و تنهاییم. کاش می‌شد کاری برای این رنجوری کرد.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من