دعا؛ گره‌گشایِ گره‌آفرین

مسئله دعا یکی از بغرنج‌ترین مسائل الهیاتی است. گره‌گشایِ گره‌آفرینی است که انسان را از تنهایی و ناامیدی بیرون می‌آورد امّا درنگِ بیشتر در ماهیتِ آن، تردیدهای عمیقی را به جان او می‌اندازد. دعا تا آنجا که خدا را خواندن و او را مخاطب قرار دادن است چندان تردید‌آفرین نیست. امّا آنجا که در دعا، طلبِ شنیده‌شدن و تغییری در جهان را داریم، این کنشِ رهایی‌بخش سر از چالش‌های عمیق و معناسوزی در می‌آورد که اذهانِ معمول ما آدمیان تابِ فهمیدن و هضم آن را ندارد. اغلبِ ما حتی در کودکی نیز با بعضی از این پرسش‌ها روبرو هستیم: خدا چگونه چیزها را تغییر می‌دهد؟ کدام دعاها را مستجاب می‌کند؟ این همه دعای متعارض، خدا کدام یک را می‌پذیرد؟ چرا خدا با این همه دعا، جانِ پدربزرگ یا مادرم را نجات نداد؟ و … . ذهن فلسفی‌تر از این تأملات ساده فراتر می‌رود و از نسبتِ تغییر حاصل از دعا با شرور عالم می‌پرسد، از مداخله‌های گاه و بیگاه خداوند که نمی‌دانیم چگونه رخ می‌دهد و چرا در مواقعی خطیرتر و در رنج‌های عظیم‌تر صورت نمی‌گیرد؟ ذهنِ فلسفی‌تر از این می‌پرسد که اگر خدا قصدِ دخالت در عالم را دارد، چرا زندگی بشر این همه رها شده و آشوبناک است؟

به نظر می‌رسد ایده دعا به این شکل، بسیاری از چالش‌های الهیاتی را بغرنج‌تر و معمّاگون‌تر می‌کند. به همین دلیل، برخی الهی‌دانان، نگاه عرفی به دعا و خدایِ مخاطبِ آن را رها کرده و از تصویر دیگری از خدا و ارتباط با او سخن می‌گویند. خدا در این تصویر، مخاطب است امّا در نظم عالم دخالتی نمی‌کند. او حتی به «هماهنگیِ پیشین‌بنیاد» نیز تغییری در عالم نمی‌دهد و چیزها را که با «تنظیمی ظریف» ساخته بر اساس منطقِ درونی خودشان پیش می‌برد. او مخاطبِ آدمیان است، آن‌ها را از تنهایی بیرون می‌آورد، انگیزه اخلاقی زیستن به آن‌ها می‌دهد و با وعده جاودانگی، جان‌هایشان را از اضطرابِ فناپذیری و ملالِ بی‌معنایی رها می‌کند امّا امر دنیا را به قوانینِ طبیعتش وا گذاشته و آدمیان را گره‌گشای مسائل خود می‌داند.

به هر تقدیر، فارغ از تأملات درازدامن در باب دعا، لااقل یک چیز در مورد آن برای ما روشن است؛ اینکه مسئله دعا، چالشی ابتدائاً عملی امّا با سویه‌های نظریِ فراوان است. ما در دلِ تجربه زیسته‌مان با مسئله دعا و گره‌گشایی و گره‌آفرینی آن روبرو می‌شویم و هر تأمّل راه‌گشایی درباره آن، دستاوردهای مهمی برای حیاتِ روانی و معنوی ما خواهد داشت.

پانوشت: با شناختی که از دکتر آرش نراقی و ذهنِ فلسفی نقّاد او دارم تصوّر می‌کنم صحبت‌های امشب او در هشتمین همایش روز نیایش، ما را به تصویر روشنتری از دعا و چالش‌های نظری پیرامون آن برساند.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
واسازی قصه‌های تکراری
نوشته‌ی بعدی
فیلم «دوباره زندگی»
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…