گاهی اوقات سکوتِ دیگری، کشندهترین چیز است. حاضریم حرفهای تلخ یا بد و بیراه بشنویم، امّا دیگری چیزی بگوید و ما را با آن خالیِ ترسناک روبرو نکند. امّا چرا؟ گمانم چیزی که میخواهم بگویم کم و بیش روشن است. سکوت دیگری، حفرهای خالی است که وظیفه پُر کردنش میافتد بر دوش خودِ ما. این خودِ ما هستیم که ناگزیر میشویم از معنا دادن به آن. و دقیقاً همینجا است که فاجعه آغاز میشود: او در این بیحرفی به چه چیزی فکر میکند؟ چرا سکوت کرده است؟ دارد قضاوتم میکند؟ کار بدی کردهام؟ از گفتگو با من بیزار است؟ دارد فکر آسیبی را در سر میپروراند؟ به من بدبین است؟ به من اعتماد ندارد؟ من را لایق حرف زدن نمیداند؟ از من ترسیده است؟ رازم را فهمیده و به روی خودش نمیآورد؟ و … . سکوتِ دیگری موضعِ فرافکنیهای ما است و چیزهای عجیب، تلخ و ترسناکی را از درونِ ما بیرون میکشد. در مواجهه با سکوت ِدیگری، بخشهای ترسخورده، نگران، غمگین، بدبین، بی اعتماد به نفس و … ما راه خودشان را باز میکنند به آن فضای خالی و ما را با وحشت از خودمان روبرو میکنند.
دیگری که سکوت میکند (بسته به زمینه و فضای ارتباطمان با او) ما را به جانِ خودمان میاندازد. شاید برای همین است که بسیاری از ما، تابِ سکوت را نداریم. تا سکوتی در میانه ارتباطی بوجود میآید، به هر تلاش و تقلّایی هست، آن را میشکنیم. حرف میزنیم و حرف میزنیم تا آن جای خالی، به جای وحشتهای درونیمان با کلماتِ گوناگون پر شود و ما را از معانی تلختر برهاند. برای همین است که باید از «خشونتِ پنهان سکوت» گفت. خشونتِ پنهانی که گاه والدین به آن متوسّل میشوند، گاه معلّمان، گاه مدیران، گاه دوستان و … . بله، سکوت لازم است. امّا زمینه آن سکوت است که خشونتش را به آن میبخشد. گاهی سکوت موهبت است، گاهی امّا نه. سکوت با کسی که نیازمندِ به ما است، سکوت در برابرِ کسی که آسیبپذیر است، سکوتِ بیموقع در برابر کودک، سکوتِ همراه با نگاه و حرکاتِ سرزنشگرِ و گنگِ بدن، سکوت در برابر کسی که چشمانتظار خبر است، سکوت در برابر کسی که خطایی در حقمان مرتکب شده و در تقلّای جبران است و الی آخر. در این مواقع، سکوت بدل به خشونتی میشود که ریشه در سرشتِ آغشته به کلمه و معنایِ ما انسانها دارد. ما که با کلمه جهان را میفهمیم، در فقدان کلمه گم میشویم در درون ترسها و بدبینیهای خودمان. و اینگونه است که از پسِ سکوت طولانی دیگری، همچون بازگشتهای از جنگ، درمانده میشویم و با زخمهایی که به جای او به خودمان زدهایم، آماده پذیرشِ هر چیزی هستیم.
روانکاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن
دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…