حتی یکی دو قطره هم کافی است

داشتم لولای در را روغن می‌زدم. با یکی دو قطره و چندبار باز و بسته کردن، آن همه جیرجیر و سر و صدا از بین رفت.

نگاهم کرد و گفت: عجیب نیست؟

گفتم: چی؟

گفت: این که به همین راحتی اون همه سر و صدا از بین رفت.

گفتم: کجاش عجیبه؟

گفت: همین دیگه. اینکه یک کارِ کوچیک به‌موقع می‌تونه کلی سر و صدا و اعصاب‌خوردی رو از بین ببره‌. روغن که زدی و صداش که رفت، به ذهنم رسید خیلی از ما آدم‌ها هم با یکی دو قطره روغن، آروم می‌گیریم و فرسایشمون تموم میشه.

بعد پرسید: می‌دونی روغن آدمیزاد چیه؟

خندیدم و گفتم: مونده بود از لولای در، درس زندگی بیرون بکشی. روغن آدمیزاد آخه؟؟

گفت: نخند. جدی میگم. روغن آدمیزاد توجهه؛ دیده‌شدن و شنیده‌شدن، هرقدر هم کوچیک. خیلی از ما آدم‌ها، یک دنیا سر و صدا داریم. دردمون اما یک‌کم توجهه. اون وقت آروم می‌گیریم و کارمونو می‌کنیم. داشتم فکر می‌کردم این یک ذره توجه چیه که این‌قدر موثره؟ خودت هم تجربه کردی و می‌فهمی چی می‌گم. آدمو از شرّ یک دنیا سر و صداهای بیهوده و کارهای عجیب و غریبش خلاص می کنه.

گفتم: می‌‌فهمم.

گفت: توجه کوچیک‌ترین و مهم‌ترین کاریه که ما می‌تونیم بکنیم. کاریه که توی سخت‌ترین شرایط بیرونی هم جواب میده. راستش آدما نمی‌تونن خودشونو روغن‌کاری کنن، برای همینه که سر و صدا راه میندازن تا یکی دیگه ببیندشون. ما، هر کدوم از ما، چیزی داریم که برای خودمون اونقدرها به کار نمیاد ولی یک ذره‌اش هم می‌تونه دیگری رو نجات بده. بودن و توجه ما، کار خودمونو راه نمیندازه ولی برای دیگری مثل همین دو قطره روغنه می‌مونه؛ کلی از تقلّاها و سر و صداهاش رو آروم می‌کنه.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من