مبهوت شدن…

برچسب ها:  حیرت

به مبهوت شدن فکر می‌کنم. به آن حالتِ گیجی و سکوتی که در آن، حال خودت را نمی‌فهمی و کلمه‌ای برای گفتن از احساست نداری؛ به نگاه خیره و چشمان گرد شده‌‌‌‌ از مواجهه با اتفاقی که انتطارش را نداشتی و توان هضم کردنش را هم نداری؛ به سرگشتگی‌ میان گذشته و حال؛ و به چنگ انداختن به هرچیزی که بتواند کمی از این گیجیِ کشنده بکاهد.

در بهت‌‌زدگی، این باور نهفته است که “قرار نبود”. فرد بهت‌زده، در اکنونی کش‌دار گرفتار می‌شود و زمان بر او نمی‌گذرد. او به جهانی که در آن است شک می‌کند و تا رهایی از این شک، بیرون از جهان به تماشای آن می‌ایستد‌. او به زندگی باز می‌گردد اما فهمش از جهان، دیگر مثل قبل نخواهد بود.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
شاید زندگی طور دیگری هم بتواند باشد
نوشته‌ی بعدی
حق پیشرفت نکردن
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…