تصویر غروب

برچسب‌ها:  تأملات ، زندگی ، محمود مقدسی ، مرگ

ماه، آن بالا طلوع می‌کند. صدای اذان از دور می‌آید. نسیم ملایمی در حالِ وزیدن است و من ایستاده‌ام و تن سپرده‌ام به آن‌چه مرا در برگرفته. چشم‌هایم می‌بینند، گوش‌هایم می‌شنوند و پوست تنم احساس می‌کند. زنده بودن چیز عجیبی است. می‌توانست نباشد اما هست و زمانی می‌رسد که دیگر نخواهد بود. بگو، به من بگو که چطور دیوانه نمی‌شویم در هجومِ بی‌امان این همه تجربه‌های برگشت‌ناپذیر؟ بگو چطور زنده بودن را تاب می‌آوریم؟ بگو چطور زنده‌‌ایم بی‌آنکه غرق بشویم؟

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
وقتی که در دنیای دیگری بودم (همنشینی با مردگان قدیمیِ دور از وطن)
نوشته‌ی بعدی
شاعری در درونش بود، قابله‌اش بودم من
list

آخرین مطالب

فیلم «Close»

نام فیلم: Close (نزدیک) (۲۰۲۲) فیلمی زیبا و عمیق از دوستی دو نوجوان. لئو و رمی سیزده ساله تعطیلات تابستانی طولانی را در صمیمیت معصومانه می‌گذرانند، اما در سال تحصیلی،…

فیلم «Dogville»

نام فیلم: Dogville فون‌تریه در این فیلم، رفتارهای تمامیت‌خواهانه‌ و منفعت‌طلبانه‌ی انسان را بی‌رحمانه کنکاش کرده و به تصویر می‌کشد. او به کاراکترهایش فرصت بی‌رحمی و قصاوت در حق دیگری…

فیلم «مُهر هفتم»

“مُهر هفتم” (The Seventh Seal)، اثری بی‌همتا از کارگردان معناگرای سوئدی، “اینگمار برگمان” است. فیلم در مورد یک شوالیه است که در کنار ساحلی به تنهایی مشغول بازی کردن شطرنج…

فیلم «کشتن مرغ مقلد»

نام فیلم: کشتن مرغ مقلد داستان: داستان در شهر کوچکی اتفاق می‎افتد، و از نگاه دختر یک وکیل سفیدپوست روایت می‌شود که دفاع از جوان سیاه‌پوستی را به عهده گرفته…

فیلم «Whiplash»

نام فیلم: Whiplash داستان: پسری در راه رسیدن به موفقیت در زمینه‌ی موسیقی (به‌عنوان یک درامر)، با استادی سخت‌گیر و خشن روبه‌رو می‌شود، که با فشار آوردن و ایجاد انگیزه‌ی…