تجربه حمل‌کردن

این روزها که می‌روم خرید، پاکت‌ها را زمین نمی‌گذارم. یعنی از همان لحظه که فروشنده چیزی را می‌گذارد توی پاکت، آن را دستم نگه می‌دارم تا برسم داخل خانه و بگذارمش دمِ در یا توی تراس. پیشتر امّا پاکت خرید را می‌شد گذاشت روی زمین، روی نیمکت یا حتی کفِ آسانسور. این روزها امّا نمی‌شود. وقتی پاکتی را به دست گرفتی، باید آن را با خودت حمل کنی تا برسی به یک جای امن و تمیز. آن وقت می‌توانی با خیال راحت، این بار را بر زمین بگذاری. این روزها، تجربه حمل کردنِ پیوسته، تجربه آشنایی برای من شده است. راستش شاید تعجب کنید امّا همین کلمه حمل‌کردن یا حمل‌کردنِ مدام، وقتی توی سرم تکرار می‌شود، وصلم می‌کند به تجاربِ دیگرِ حمل کردن. ذهن آدم است دیگر، فقط اشیاء و تصاویر را که به هم وصل نمی‌کند. مفاهیم و کلمات هم برایش کلی قصه و مفهوم مرتبط را تداعی می‌کنند. یادِ حمل کردنِ پیوسته بچه توسط مادر می‌افتم، یا حمل کردنِ غمگینانه یک خبر بد، یا حمل‌کردنِ محتاطانه یک راز و راستش بیش از همه، حمل کردنِ یک دوست یا یک آدم نزدیک توی درون. انگلیسی‌ها می‌گویند holding و منظورشان یک جور نگه‌داشتن و جا دادن است. اینکه بار کسی را در درونت نگه داری، از او مراقبت کنی، پناهش بدی و امنش کنی.  مثلاً وقتی مضطرب یا غمگین است و به تو پناه آورده، بتوانی جا بدهی به او در درونت، خانه باشی برایش، بخشی از بارش را برداری و سبکش کنی تا با اضطراب و اندوهش بجنگد و کنار بیاید. حمل کردنِ دیگری یعنی بارِ او را در لحظات شکنندگی و آسیب پذیری‌اش به دوش کشیدن؛ تا زمانی که به جای امن و مطمئنی برسد و بتوانی جهانِ شکننده‌اش را دوباره به او برگردانی. حمل‌کردن دیگری یعنی جایی برای هیجاناتِ سخت و سنگین او داشتن و او را در لحظاتی از آسیب خودش و جهان حفظ کردن.

گفتم که شاید عجیب به نظر برسد این ارتباط و تداعی. ولی این روزها هربار که پاکتی را هرقدر سنگین، بی‌وقفه از فروشگاه تا خانه با خودم حمل می‌کنم، این فکر توی سرم می‌چرخد که چقدر آدم‌ها محتاج‌اند به این حمل‌شدن پیوسته در درون کسی. وقتی کسی نباشد که روزِ نیاز، بی وقفه تو را درون خودش جای بدهد، در جهانِ آلوده افکار و احساسات منفی، تنهایی همچون ویروسی کشنده به جان لحظاتت می‌افتد و برای دیرزمانی نفست را به تنگی و شماره می‌اندازد.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
این مرگ‌آگاهیِ عجیب
نوشته‌ی بعدی
تاب‌آوریِ جالبِ بعضی آدم‌ها
list

آخرین مطالب

فیلم «Close»

نام فیلم: Close (نزدیک) (۲۰۲۲) فیلمی زیبا و عمیق از دوستی دو نوجوان. لئو و رمی سیزده ساله تعطیلات تابستانی طولانی را در صمیمیت معصومانه می‌گذرانند، اما در سال تحصیلی،…

فیلم «Dogville»

نام فیلم: Dogville فون‌تریه در این فیلم، رفتارهای تمامیت‌خواهانه‌ و منفعت‌طلبانه‌ی انسان را بی‌رحمانه کنکاش کرده و به تصویر می‌کشد. او به کاراکترهایش فرصت بی‌رحمی و قصاوت در حق دیگری…

فیلم «مُهر هفتم»

“مُهر هفتم” (The Seventh Seal)، اثری بی‌همتا از کارگردان معناگرای سوئدی، “اینگمار برگمان” است. فیلم در مورد یک شوالیه است که در کنار ساحلی به تنهایی مشغول بازی کردن شطرنج…

فیلم «کشتن مرغ مقلد»

نام فیلم: کشتن مرغ مقلد داستان: داستان در شهر کوچکی اتفاق می‎افتد، و از نگاه دختر یک وکیل سفیدپوست روایت می‌شود که دفاع از جوان سیاه‌پوستی را به عهده گرفته…

فیلم «Whiplash»

نام فیلم: Whiplash داستان: پسری در راه رسیدن به موفقیت در زمینه‌ی موسیقی (به‌عنوان یک درامر)، با استادی سخت‌گیر و خشن روبه‌رو می‌شود، که با فشار آوردن و ایجاد انگیزه‌ی…