جعبه‌ابزاری برای زندگی: «درباره‌ی عشق»

دسته بندی:  دوره‌های قابل خریداری
عشق، همزمان کامیاب و سردرگم­‌مان می‌کند. نمی‌دانیم چرا و چطور عاشق می‌شویم، امّا عاشق که می‌شویم گویی در مرکز جهان ایستاده‌ایم و جهان، حتی اگر نه برای همیشه، لااقل برای…

۳۹۰۰۰۰ تومان

درباره دوره

عشق، همزمان کامیاب و سردرگم­‌مان می‌کند. نمی‌دانیم چرا و چطور عاشق می‌شویم، امّا عاشق که می‌شویم گویی در مرکز جهان ایستاده‌ایم و جهان، حتی اگر نه برای همیشه، لااقل برای مدّتی امن شده است. در عشق به‌دنبالِ یکی شدن با معشوقیم، امّا این تقلّا، رنج‌های زیادی را برایمان می‌آفریند. عشق، وعده‌ی احساساتی یک‌سره مثبت را به ما می‌دهد، امّا از همان آغاز، ناکامی، غم و شکنندگی را نیز برایمان به همراه می‌آورد. برخی عاشقی را جنونی پذیرفته‌شده دانسته‌اند، برخی آن را تنها راه رهاییِ انسانِ فانی، و برخی هم آن را فریبِ تن برایِ بقای نسل آدم‌ها. امّا عشق چیست و چگونه می‌توان راه خود را به آن و از میانِ آن یافت؟ در این دوره، از منظری فلسفی و روان‌کاوانه، به بررسی روایت‌های مختلف از تجربه‌ی عاشقی می‌پردازیم و می‌کوشیم با نگاهی همدلانه امّا نقّاد، به تصویری واقع‌بینانه‌تر از عشق برسیم؛ تصویری از عشق که هرچند رؤیایی نیست و وعده رهایی نمی‌دهد، امّا امکانِ نزدیک شدن به دیگری و بودن با او را برایمان فراهم می‌کند، بی‌آنکه به ویرانی یکی از ما، هردوی ما، یا رؤیایمان از عاشقی بینجامد.

همچنین این دوره به همراه تحلیل دو فیلم ارائه می‌‌شود:

فیلم اول:

نام فیلم: داستان ازدواج – کارگردان: نوآ بامباک – سال پخش: ۲۰۱۹

 

فیلم داستان ازدواج

 

ایده‌ی جدایی به‌صورت یک معمّا آغاز می‌شود؛ معمایی که در آغاز تنها از یک چیز خبر می‌دهد: ناخشنودی تحمل‌ناپذیری در درون خودمان یا دیگری. کم‌کم واقعیت زندگی هر روزه، جای خودش را به جهانی شکننده و ناآشنا می‌دهد. صراحت گزنده‌ای به میان می‌آید. تاریخچه‌ی ازدواج، چندباره مرور می‌شود و آن‌که زمانی آشناترین بود، به غریبه‌ای دور و در فاصله تبدیل می‌گردد. از انکار که بیرون می‌آییم، دنیایی پرسش پیش رویمان قرار می‌گیرد: چه اتفاقی افتاد؟ من چه می‌خواهم؟ او چه می‌خواهد؟ آینده چه شکلی پیدا می‌کند؟ آیا می‌توانم زنده بمانم؟ با آن همه خاطره چه باید کرد؟ و … . همزمان، احساسات متفاوتی را هم تجربه می‌کنیم: غم، خشم، دلتنگی، تنهایی، دلسوزی، غربت، وحشت و اضطراب. ترکیب همه‌ی این احساسات و سؤال‌ها، سرشت معمّاگون جدایی را می‌سازند. در تلاش برای فهم این معمّا، سفری را آغاز می‌کنیم و به درک تازه و متفاوتی از زندگی، رابطه، خودمان و دیگری می‌رسیم. ما، در مسیر حل این معمّا تغییر می‌کنیم، با خودمان و خواسته‌هایمان، واقعی‌تر از هر زمان دیگری روبرو می‌شویم و ناگزیریِ تصمیم و رویارو شدن با مسئولیت را با تمام وجود حس می­کنیم.

 

فیلم دوم:

نام فیلم: درخشش ابدی یک ذهن پاک – کارگردان: میشل گوندری – سال پخش: ۲۰۰۴

 

فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک

 

در عشق به دنبال پاسخ دادن به چه نیازهایی هستیم؟ نسبت روابط کودکی ما با تجارب عاشقانه‌مان در بزرگسالی چیست؟ یک رابطه‌ی عاشقانه چگونه سر از فرسایش و نابودی در می‌آورد؟ از یک رابطه‌ی به‌پایان رسیده چه چیزهایی می‌توان آموخت؟ آیا می‌توانیم خطاهای یکسانی را در رابطه‌های بعدی تکرار نکنیم؟ ناکامی‌های عاشقانه تا چه اندازه اتفاقی‌اند و تا چه اندازه خودمان آن‌ها را انتخاب می‌کنیم؟ آیا می‌توان بازگشت و همه چیز را از نو ساخت؟ و در نهایت این‌که آیا این همه پرسش‌گری و تأمل درباره‌ی عشق، آن را از شورمندی و ارزش نمی‌اندازد؟

در این جلسه ضمن تحلیل فیلم “درخشش ابدی یک ذهن پاک”، به بررسی روان‌کاوانه‌ی تکرار در حیات عاشقانه و سؤالات مطرح شده در بالا می‌پردازم.

دوره های دیگر