کتاب «دروغ‌هایی که به خود می‌گوییم»

«میزان رنج ما متناسب با فاصله ما از واقعیت است. به جای اینکه با دویدن به سوی حقیقت به رنجمان پایان دهیم، از طریق غذا، الکل، مواد مخدّر و سکس از آن دور می‌شویم. این‌ها که به اشتباه اعتیاد خوانده می‌شوند، فقط به اعتیاد واقعی اشاره می‌کنند: ما معتادیم به این‌جا نبودن و نمی‌خواهیم احساسات خود را حس کنیم … ما به تجربه‌ی خیالی و موهومِ «من نه، الان نه» وابسته‌ایم: اعتیادی فراگیر. ما از غذا، مواد مخدّر، اینترنت، سکس، شهرت، کار و الکل استفاده می‌کنیم تا از دنیای واقعی به دنیایی برویم که در آن مردم آن طوری‌اند که ما فکر می‌کنیم باید باشند. ما مشتاق گذشته یا آینده‌ای آرمانی هستیم که هرگز وجود نداشته است … میل شدید به «من نه، الان نه، اینجا نه» ما را بی‌خانمان نگه می‌دارد… چگونه می‌توانیم معتادان را قضاوت کنیم؟ ما خود به تحمّل‌نکردن احساساتمان و خود واقعی‌مان معتادیم. ما از خودِ خیالی، دیگران خیالی و احوال و افکار خیالی نشئه‌ایم». (دروغ‌هایی که به خودمان می‌گوییم، جان فردریکسون، ترجمه علیرضا منشی ازغندی، انتشارات بینش نو، صص۶۳-۵۷).

هرچند با روایتِ ساده‌انگارانه‌ی این کتاب در مورد واقعیت چندان موافق نیستم امّا بخش‌های تأمل‌برانگیزی دارد که آدم را به فکر فرو می‌برند:

  1. ما پیام رنج‌هایمان را نمی شنویم و آن‌ها را شروری می‌دانیم که باید از میانشان برد، در حالی که واقعیت از طریق این رنج‌ها با ما سخن می‌گوید.
  2. ما با زیستن در خیالاتمان، آدم‌های واقعی و اتفاقات واقعی را از پا در می‌آوریم.
  3. متأسفانه این دروغ‌ها، که ممکن است نخست جان ما را نجات داده باشند، در بلندمدّت، بدترین دشمنان ما و علت رنج‌های بیشتری می‌شوند.
  4. ما به دروغ‌هایمان بیش از خودمان و کسانی که دوستشان داریم، پایبندیم.
  5. ما معتاد به انکار کردن و ندیدنیم.
  6. ما با ارتباط با آنچه هست، بهبود می‌یابیم و با ارتباط با تخیّلاتمان بیمار می‌شویم.
  7. هر بحرانی در زندگی شکافی در دفاع‌های ما ایجاد می‌کند، قفل عواطف ما را می‌گشاید و ابعاد پنهان شخصیت ما را آشکار می‌کند.
  8. در درمان می‌فهمیم که با ارتباط برقرار کردن، بهبود می‌یابیم، زیرا زخم‌هایی که در رابطه پدید آمده اند، باید در رابطه شفا یابند.

کتاب «دروغ‌هایی که به خودمان می‌گوییم»، کتابی درباره روان‌درمانی است. با این همه این کتاب برای روان‌درمانگران نوشته نشده است و مخاطب آن همه‌ی ما هستیم؛ چه آن‌ها که با روان‌درمانگری در حال گفت‌وگو هستند و چه آن‌ها که چنین تجربه ای ندارند. مدّعای اصلی این کتاب آن است که دفاع‌های روانی ما و دوریمان از واقعیت باعث بیماری ما می‌شوند و مواجهه با دروغ‌هایمان، سوگواری برای شکسته شدن این دروغ‌ها، نشستنِ هرچند دردناک با واقعیت و تجربه کردن احساسات و عواطفمان ما را بهبود می‌دهند. در این بین، نویسنده اشاراتِ قابل تأملی هم به نقشِ درمانگر در پیدا کردن این بصیرت‌ها، تاب آوردن واقعیت و تجربه کردنِ عواطف و احساساتمان می‌کند. امتیاز اصلی این کتاب، مثال‌های متعدد آن است. هر کدام از ما دیر یا زود خودمان را در یکی یا چند نمونه از این مثال‌ها می‌یابیم و فرصت تأمل در مورد تجربه خودمان را پیدا می‌کنیم.

در روان‌درمانی اغلب پیام‌هایی را که در کودکی به افراد داده شده است، در می‌یابیم: «اگر دروغ بگویی دوستت خواهم داشت. اگر راست بگویی ترکت می‌کنم». چنین مفاهیمی اگر به زبان نیاید، در عمل گفته می‌شود. در پاسخ، کودک ممکن است انسجام و یکپارچگی، صداقت و حتی سلامت عقل خود را فدا کند تا عشق والدین را که برای زنده ماندن به آن نیاز دارد، بدست آورد. بسیاری از ما همه عمر خود را به گونه‌ای زندگی می‌کنیم که تجسّم آن پیامِ مخرّب است.

(دروغ‌هایی که به خودمان می‌گوییم، جان فردریکسون، ترجمه علیرضا منشی ازغندی، نشر بینش نو، ص ۶۶)

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
پناهِ امنِ خدا/دیگری
نوشته‌ی بعدی
در سرگشتگیِ «مِیل» زیستن
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…