توانِ گفتن قصه‌های تازه (سریال The Queen’s Gambit)

برچسب ها:  تأملات زندگی محمود مقدسی

در بخشی از سریال The Queen’s Gambit بث هارمن از شطرنج‌باز نوجوانی که رؤیای قهرمانی جهان را در سر دارد می‌پرسد: «فکر می‌کنی توی چه سنّی قهرمان جهان بشی؟» پسرک با اعتماد به نفس پاسخ می‌دهد: «توی شونزده سالگی». بث می‌پرسد: «بعدش چی؟ بعدش میخوای چه کار کنی؟» پسرک با تعجب می‌گوید: «نمی‌فهمم چی میگی». بث دوباره سؤالش را تکرار می‌کند و پسرک دوباره می‌گوید: «متوجّه نمیشم چی میگی». و بث بی خیال می‌شود. بث سؤال غریبی می‌پرسد. خود او هم نبوغش در شطرنج را در کودکی نشان داده و در ابتدای جوانی در اوج است و عملاً در شطرنج (دلبستگی اصلی‌اش)، به همه چیز رسیده. مسئله برای او هم این است: «خب، بعدش چی؟» انگار قصه‌ای که او هم بلد است و شب و روز برای خودش تعریف می‌کند، با قهرمانی جهان پایان می‌یابد. بعد از آن چه؟ قهرمانِ کجا باید شد؟ چه قلّه‌ای برای فتح‌کردن باقی می‌ماند؟ بعد از آن به دنبال چه رؤیایی باید بود؟

این پرسش به گونه دیگری برای همه ما هم مطرح می‌شود. قصه آشنای هر کدام از ما هم تا جایی ادامه می‌یابد و برای بعد از آن، هیچ تصویر، رؤیا و چشم‌اندازی نداریم. بعد از آن می‌مانیم بی سناریو. نمی‌دانیم چه چیزی باید خواست و چه باید کرد. مثلاً آن مدرک دانشگاهی و موقعیت شغلی را کسب می‌کنیم، آن خانه و آن ماشین را می‌خریم، به آن قدرت سیاسی یا شهرت می‌رسیم و … . بعد می‌مانیم که: «خب، حالا چی؟ بعد از این چه کار باید کرد؟» همه چیز مقدّمه بود برای رسیدن به این نقطه اوج. از این به بعد این داستان چگونه ادامه می‌یابد؟ آیا مثل الگوی داستان‌های سنّتی، بعد از اوج، آرام آرام به سمت پایان می‌رود یا گره‌ها و اوج‌های دیگری هم در آن وجود خواهد داشت؟ قصه داشتن و توانِ قصه گفتن، در مورد رابطه هم مهم است. کسی که تنها تا وصل، توانِ قصه‌گویی دارد، بعد از آن‌اش می‌ماند بی قصّه و سرگشته. در مورد عمرکردن هم، همین‌گونه است. کسی که تنها تا ۶۰ سالگیِ خودش، تصوّری از زنده‌ماندن دارد، بعد از آن‌اش بی‌قصه و سرگردان می‌شود.

گاهی اوقات فکر می‌کنم از جایی به بعد، همه چیز را توانِ قصۀ تازه گفتن تعیین می‌کند. آن کس که توان ساختنِ قصۀ تازه‌ای دارد، سرپا می‌ماند و اشتیاق های تازه‌ای را پی می‌گیرد و آن کس که توان قصه‌گفتن و رؤیا دیدنش را از دست داده، در سکوت و تکرار، منتظر پایان می‌نشیند و در خودش فرو می‌رود.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
نیروی ویرانگرِ مراقبت افراطی
نوشته‌ی بعدی
توان تحمّلِ پس‌رفت
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…