هنرِ نشستن با درد

گاهی اوقات همه خوشبختی در ساختن لحظات خوش وشاد، داشتن چیزها، رابطه با آدم‌ها و سلامت تن و روان نیست. گاهی اوقات بخش مهمی از خوشبختی در هنرِ نشستن با درد و پذیرفتن آن است؛ چه این درد، دردی جسمانی باشد و چه دردی روانی و عاطفی. دوست دارم کمی اغراق کنم و بگویم اصلاً مهمترین جزء خوشبختی، داشتنِ چنین هنری است. چرا؟ چون زندگی گاه و بیگاه و به قاعده و بی قاعده، ناکامی، اندوه و درد سر راه آدم می‌گذارد و کسی که چنین هنری نداشته باشد، بارش از درد چنان سنگین می‌شود که از پا در می‌آید و فرصتِ تجربه لحظات خوش وشاد و روابطِ زندگی بخش را از دست می‌دهد.

واقعیتِ حضور درد را در جهانِ تجربه‌های انسانی باید پذیرفت. باید بتوانیم به دردهایمان معنا بدهیم، چاره ای برایشان بیابیم، با دیگران به اشتراکشان بگذاریم، به آن‌ها فکر کنیم، در موردشان حرف بزنیم و بنویسیم. و آن گاه که هیچ کدام از این کارها ممکن نبود، در سکوت مسئولیتِ دردهای ناگزیر زندگیمان را بپذیریم و تابشان بیاوریم.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
زخم
نوشته‌ی بعدی
لذّت عمیق دیده شدن و پنهان ماندن
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…