مسئله‌ی پیچیده‌ی “نه گفتن” (توان “نه شنیدن”)

می‌گویند سعی کنید توانِ “نه گفتن” داشته باشید و از خودتان مراقبت کنید. ناتوانی ما در نه گفتن را هم پیش چشممان می‌آورند و نشانمان می‌دهند که چه هزینه‌‌هایی از این بابت می‌پردازیم. تکنیک‌هایی هم برای نه گفتن به ما آموزش می‌دهند.

حرف درستی می‌زنند؛ اگر بتوانیم نه بگوییم، از مشقت‌های زیادی رها می شویم و می‌توانیم بهتر زندگی کنیم.  اما دو چیز را فراموش می‌کنند: یکی این‌که نه گفتن بیش از آن‌که فکر می‌کنند دشوار است و ترس‌های خودآگاه و ناخودآگاه زیادی مانعمان می‌شوند، و مهمتر از آن این‌که خیلی وقت‌ها مشکل، ناتوانی ما در نه گفتن نیست، بلکه ناتوانیِ دیگران و محیط در “نه شنیدن” است. خیلی وقت‌ها ما می‌توانیم نه بگوییم اما این نه گفتن چنان تبعات عجیب و سنگینی در روابط و محیطمان دارد که عطایش را به لقایش می‌بخشیم.

والدین، دوست یا شریکی را تصور کنید که با پاسخ منفی ما بیمار می‌شوند، به خودشان آسیب می‌زنند، پای زمین و زمان را به میان می‌کشند، زندگی و امنیت ما را به خطر می‌اندازند و … . در چنین شرایطی هرقدر هم توان نه گفتن داشته باشیم، باز هم نه گفتن برایمان بسیار دشوار خواهد بود.

مشکلات روان‌شناختی را همیشه باید در بافت و زمینه‌ی رخ‌ دادنشان در نظر گرفت. نمی‌توان حرف‌های کلی زد و از آدم‌ها خواست تا به آن‌ها عمل کنند. نه گفتن و قاطع بودنِ آشکار در محیطی که ناتوان از نه شنیدن است، گاهی گره‌ی بیشتری ایجاد می‌کند. در محیطی که ناتوانی شدیدی برای نه شنیدن دارد، اصرار بر فرد برای نه گفتن، بیشتر باعث خودسرزنشگری و از میان رفتن اعتماد به نفس‌ او می‌شود.

 


لینک پست در تلگرام

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من