کارن هورنای توی یکی از کتابهاش میگه: «نهایت کاری که روانکاوی میتونه انجام بده اینه که دست و پای یک آدم دست و پا بسته رو باز کنه، امّا هیچ وقت نمیتونه بهش دست و پای اضافه بده». اغلب ما آدمها امّا مدام دنبال دست و پای اضافهایم، مدام دنبال زمینهای بازی جدید میگردیم و مدام فکر میکنیم باید یک نفر دیگه بشیم تا بتونیم زندگی کنیم و خوشبخت باشیم. اغلب ما فکر میکنیم چنین چیزی ممکنه و توی این دنیا تا این حد اختیار و قدرت انتخاب داریم. ولی اینطوری نیست. آدمه و محدودیتهاش. اصلاً محدودیت شاید بهترین تعریف از آدم باشه. یعنی میتونه ولی خیلی کم و محدود. زمین بازیش از پیش تقریباً مشخصه، امّا توی همین زمین بازی هم خیلی وقتها دست و پا بسته و بد بازی میکنه. آدم باید بتونه زمین بازی خودشو بپذیره، و قبول کنه که نهایت آزادیش ( که خب چیز کمی هم نیست) بازی کردن با همین دست و پا توی همین زمینه. امّا خیلی از ما، به جای این کارِ ممکن، مدام درگیر فانتزی دست و پاهای اضافه و زمینهای تازهایم. برای همینه که خیلیهامون حالمون خوب نیست.
روانکاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن
دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…