میشل فوکو در بخشی از سخنرانیاش با عنوان “نیچه، مارکس و فروید”، نگاه قابل تأمّلی به زبان و ضرورت تأویل دارد. او زبان را چندلایه و قلمروی انتقال معنا را چنان گسترده میداند که معتقد است چارهای جز تأویل یعنی بررسی معانی و دلالتهای پنهان و کشف ارتباطِ میانِ عناصر معنایی نداریم. فوکو معتقد است زبان و انتقال معنا، از یک سو چیزی فراتر از کلمات، گفتار و نوشتار است و از سوی دیگر، در گفتار و نوشتار هم، همهی آنچه بیان میشود، معنای آشکارِ کلمات و جملات نیست. او میگوید:
«زبان این ظن را پدید میآورد که به نوعی از شکل منحصراً کلامیِ خود فراتر میرود، و چیزهای دیگری نیز در جهان وجود دارند که سخن میگویند و جزء زبان نیستند. دست آخر ممکن است طبیعت، دریا، خشخش درختان، جانوران، چهرهها، نقابها و خنجرهای قرارگرفته به شکل صلیب، همگی سخن بگویند. تقریباً این همان چیزی است که یونانیان به آن semainon میگفتند».
او دربارهی گفتار و نوشتار (صور معمول زبان) هم میگوید:
زبان، دقیقاً آنچه را میگوید، نمیگوید. در واقع، معنایی که به دست میآید و بیدرنگ آشکار میشود، شاید صرفاً کمترین معنایی باشد که معنایی دیگر را پوشش میدهد. این معنای دیگر، هم قویترین معنا است و هم معنای «زیرین». این همان چیزی است که یونانیان allegoria و hypomnia مینامیدند».
به عقیدهی او، این درکِ چندلایه و متکثّر از زبان و انتقال معنا، در قرن نوزدهم رشد دوبارهای پیدا کرد، بهگونهای که از آن زمان تا کنون «ما بر این باور شدیم که حرکات صامت، بیماریها و هر همهمهای در اطرافمان است نیز ممکن است سخن بگوید؛ ما بیش از همیشه به همهی این زبانِ ممکن گوش میدهیم و میکوشیم در زیر کلمهها سخنی اساسیتر را دریابیم».
این نگاه هرمنوتیکی به زبان و هر آنچه معنایی را منتقل میکند، پیچیدگی و جاذبهی دوچندانی به هر مواجههی کلامی یا غیرکلامی میدهد. وقتی بسیاری چیزها، علاوه بر آنچه در ظاهر به نظر میآید، واجد معنا و انتقالدهندهی معنایی باشند، و زمانی که کلمات و جملات، معانی ضمنی و پنهانی در خود داشته باشند، همیشه باید بهدنبال نگاهی هرمنوتیکی به جهان بود. در این جستوجو، باید به سراغ نظام و ابزارهایی برای تأویلِ اتفاقات، نشانهها، کلمهها و جملات رفت. او خود از نیچه، مارکس و فروید، به عنوانِ تأویلگران بزرگِ معاصر یاد میکند؛ کسانی که ابزارهایی برای تأویل در اختیار ما قرار دادهاند و درکِ ما را از جهان و اتفاقات آن پیچیدهتر و عمیقتر کردهاند.
بندهای نقل شده از فوکو از سخنرانی “نیچه، فروید، مارکس” در کتاب «تئاتر فلسفه»، به قلم میشل فوکو و ترجمهی نیکو سرخوش و افشین جهان دیده (نشر نی ۱۳۹۰) هستند.
روانکاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن
دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…