تاب آوری از طریق گفتگو و در کنارِ هم بودن

عرفا ما را به سکوت فرا می‌خوانند؛ سکوتی درونی و بیرونی، سکوتی در ناحیه گفتار و سکوتی در ناحیه ذهن. عرفا معتقدند این سکوت، امکانِ لذّت بیشتر، امکان شناخت بیشتر و امکانِ مواجهه با فریب و خطای کمتر با جهان را برایمان فراهم می‌کند. من امّا امروز می‌خواهم از «سخن‌گفتن» بگویم. سخن‌گفتنی که ما را در کنار هم گرد می‌آورد، امّا نه به عنوانِ افرادی مجزّا، غمگین، تلخ و ناامید، که به عنوان اندام‌های بدنی پویا، زنده و مقاوم. سخن گفتنی که تک تکِ ما را از اضطراب بیرون می‌کشد، امکانِ خوشی و امید را برایمان زنده می‌کند، حضورِ معنابخش دیگری را به یادمان می‌آورد و از گرفتار شدن در خطاهای ذهنی بحران‌زده و تلخ در امانمان می‌دارد. ما آدم‌ها در دل بحران‌ باید با هم حرف بزنیم تا به جزایرِ تنهای اضطراب تبدیل نشویم، باید درهای جهانمان را از طریق سخن گفتن و با هم بودن باز نگه داریم، باید به یادِ خودمان بیاوریم که در دل بحران‌ها، با هم بودن و در کنار هم بودن، ما را مقاوم‌تر و ایمن‌تر می‌کند. باید در دل بحران‌ها با هم حرف بزنیم و حرف زدن را بهانه کنیم برای در کنارِ هم بودن. باید حرف بزنیم و بشنویم. بحران‌ها ما را مرده می‌خواهند، بحران‌ها مفرّ خودشان را فکر کردن به تباهی و ویرانی نشان می‌دهند. باید با حرف زدن و در کنار هم بودن، وحشتِ همیشگیِ نابودی را در روانمان آرام کنیم و به آن صدای نامیمونی که از ابتدای تولّد با ما هست و در چنین شرایطی بلند و بلندتر می‌شود نشان بدهیم که چیزهای بسیارِ دیگری نیز برای شنیدن هست و ما انتخاب کرده‌ایم که به آن صداهای دیگر دل بدهیم.

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
لیست علاقه‌مندی‌ها
0 مورد سبد خرید
حساب من