این روزها به بهانه کرونا خیلی چیزها از مردم چین دیدیم و شنیدیم. اغلب ما تا پیش از این تصوری که از چینیها داشتیم یک عدد خیلی بزرگ (جمعیتشون)، یک سری کالا و چشمهای بادومی و غذاهای تعجبآور بود. انگار مردمی عجیب و غیرقابل فهمی بودن که فقط میشد بهشون خندید، از کارهاشون تعجب کرد، در قامت یک کشور ( و نه افرادی عینا مثل خودمون) بهشون نگاه کرد و نهایتا برای کارگرهای بیچارشون دل سوزوند. اما حالا ما از فداکاریهای اونها میشنویم، از قصههای شخصیشون، از قوت قلب دادنهاشون به هم و چهرههای بسیاری از اونها رو توی زندگی عادی و توی خونههاشون میبینیم. حالا ما دیگه تصویر دقیقتری از اونها داریم و میبینیم اونها ماشین یا یه عدد بزرگ یا یک سری کالا نیستن؛ آدمهایی هستن مثل خود ما. من این روزها خیلی با مردم چین احساس صمیمیت و آشنایی میکنم. حالا اونها برای من چهره و معنی پیدا کردن. تجربه عجیبیه اما گاهی اوقات اتفاقی که همه آدمها رو درگیر میکنه میتونه اونها رو به هم نزدیک کنه و این بخش خوبی از یک اتفاق بسیار بده.
روانکاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن
دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…