اضطراب در وجود آدم پخش می‌شود

برچسب ها:  اضطراب

اضطراب کیفیت غریبی دارد. اغلب مهم نیست چگونه و به چه دلیلی آغاز شده باشد. همین که آغاز شد، راه خودش را می‌رود و پخش می‌شود در کل وجود آدم. خیلی وقت‌ها حتی علتش هم از میان می‌رود و خودش می‌ماند.

اضطراب، سوختش برای ماندن را بیش از هر چیز از درونِ روانمان می‌گیرد؛ از خطرهای واقعی یا خیالی‌ای که پیش‌تر تهدیدمان کرده‌اند و حالا از سیاه و سفیدشان می‌ترسیم؛ از خستگی و فرسودگی روانمان که تا بادی می‌وزد همه‌چیز در آن به هم می‌ریزد و از باورها و عادت‌هایمان که با اضطراب عجین شده‌اند.

اضطراب، اعلامِ خطر روان است برای کاری کردن و زنده ماندن. اما وقتی جهانمان در کودکی یا از کودکی ناامن بوده باشد، این اعلام‌ها پیوسته و زیاد می‌شوند.

از آن طرف، این دردِ روان که قرار است ما را نجات بدهد، اکنون دیگر بیش از تاب و توانمان است. ما خسته‌تر از آنیم که بتوانیم به این همه اعلام خطر به‌موقع و بی‌موقع، پاسخ دهیم. برای همین، خیلی وقت‌ها زنگ خطر که به صدا در می‌آید، گرفتار درماندگی می‌شویم، گوش‌هایمان را می‌گیریم و فرار کنیم. آن زنگ هم همین‌طور به نواخته شدن ادامه می‌دهد.

اشتراک گذاری

نوشتهٔ قبلی
نیاز ما به هم‌زبان
نوشته‌ی بعدی
معشوق جدای از من است
edit_square

آثار دیگر

روان‌کاوی به روایت مدرسهٔ دوباتن

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: آلن دوباتن مترجم: محمود مقدسی ناشر: کرگدن سال انتشار: ۱۴۰۲ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارمتقریباً همۀ ما، از وقتی که به…

کتاب «درآمدی جدید به روان‌شناسی اخلاق»

دسته بندی: آثار | کتاب ها نویسنده: والری تیبریاوس مترجم: محمود مقدسی ناشر: انتشارات آسمان خیال سال انتشار: ۱۴۰۱ خرید کتاب: لینک اوللینک دوملینک سوملینک چهارماخلاق از منظری دیگر از…

جغرافیای تنهایی

مقاله‌ای از دکتر محمود مقدسی درباره فلسفه تنهایی، برگرفته از وب‌سایت و مجله‌ی «نگاه آفتاب»   همه‌ی ما تجربه‌ی تنهایی را داشته‌ایم. گاه از آن گریخته‌ایم و گاه به آن…