مرد بارانی، داستان چارلی بابیت مدیر یک شرکت واردات اتومبیل است که پس از مرگ پدرش در مییابد برادری به نام ریموند دارد که دارای بیماری اوتیسم است و در یک آسایشگاه زندگی میکند. طبق وصیت پدر چارلی، سه میلیون دلار پول نقد ارثیه ریموند است در حالی که سهم چارلی فقط یک باغچه و اتومبیل قدیمی است. چارلی وکیل میگیرد تا هرطور شده حضانت برادرش را عهدهدار شود تا از این طریق بتواند پولها را تصاحب کند. او با سماجت فراوان برادرش را از آسایشگاه خارج میکند و در طول یک سفر چند روزه با ماشین، رابطهی عاطفی جدیدی بین دو برادر شکل میگیرد.
نویسنده: عسل آغاز