نام فیلم: Whiplash
داستان: پسری در راه رسیدن به موفقیت در زمینه‌ی موسیقی (به‌عنوان یک درامر)، با استادی سخت‌گیر و خشن روبه‌رو می‌شود، که با فشار آوردن و ایجاد انگیزه‌ی منفی (تحقیر نشدن، توهین نشدن، و …) هنرجویانش را تربیت می‌کند. روش او روح و روان هنرجویانش را نابود و شخصیتشان را تخریب می‌کند، اما تجربه نشان داده که روشش نتیجه می‌دهد. پسر درامر ما، درگیر کار با این مربی و حرکت به سمت موفقیت در عین نابودی روانش است.
مفهوم: فکر می‌کنم سؤال اساسی‌ای که فیلم Whiplash جلوی ما می‌گذارد این است که «آیا به سودش می‌ارزد؟». فیلم هم در جواب دادن به این سؤال خنثی است، انگار می‌خواهد بگوید واقعاً مشخص نیست و خودت باید به این سؤال فکر کنی: آیا رسیدن به اهدافت، وقتی در مسیر رسیدن به آن‌ها شخصیتت و روانت صدمه‌های شدیدی را متحمل شوند، می‌ارزد؟
سؤال اخلاقی‌ای هم که می‌توان پرسید این است: آیا اهداف مهمترند یا انسان‌ها؟
نویسنده‌ی این متن: جواد سیاوشی
