دیگری

خود بودن در حضور دیگری

+ غمگین‌ نباش – نمی‌تونم. مگه دست خودمه؟ + پس برو جای دیگه غمگین باش. – یعنی چی؟ + من الان کار دارم. این‌جا باشی حال من هم بد میشه. این روایتِ اغراق‌شده، صورتِ کلی بسیاری از تجارب ما از کودکی تا اکنون است. به جای غم بگذارید عصبانیت، بگذارید…
مشاهده ی مطلب

عشق و شناخت

عشق، شناخت دیگری را آسان‌تر می‌کند و دشوارتر. وقتی عاشق کسی هستیم، از شناختنِ او لذت می‌بریم و جزئیات رفتار، گفتار و احساساتش برایمان مهم می‌شود؛ می‌خواهیم او را بشناسیم تا به او نزدیک‌تر شویم و احساس آشنایی کنیم. ما بیش از هر کس دیگری به او امنیتِ آشکارگی می‌دهیم…
مشاهده ی مطلب

بیگانه هنوز زنده است …

داشتم قدم می‌زدم که در گوشه‌ای از یک پارک به این جمله برخوردم: “بیگانه هنوز زنده است…”. نمی‌دانم آن “که چی؟” بعدش را چه کسی نوشته است. شاید همان نویسنده‌ی جمله اول، شاید هم کس دیگری در پاسخ آن جمله. هرچه هست، این منولوگ/دیالوگ توجهم را خیلی جلب کرد. کسی…
مشاهده ی مطلب

بگذاریم آدم‌ها متفاوت بمانند

آدم‌ها با هم متفاوت‌اند ولی اغلب ما در درونمان به این موضوع باور نداریم. همه‌اش هم از سرِ خودشیفتگی یا جهل نیست. ما برای متفاوت دیدنِ آدم‌ها محدودیت‌های شناختی و عاطفی داریم. یعنی نمی‌توانیم اجازه بدهیم که آدم‌ها مختصاتِ خاص خودشان را داشته باشند، در دسته تک‌نفرۀ خاص خودشان قرار…
مشاهده ی مطلب