فلسفه

دو گونه فلسفه‌ی زندگی

ما آدم‌ها خیلی وقت‌ها دو دسته‌ایم: دسته‌ای از ما می‌گوییم درد و رنج نکشیم، لذت هم نبردیم، نبردیم. دسته‌ی دیگر می‌گوییم لذت ببریم، رنج‌ هم اگر داشت، آن را می‌پذیریم. تمرکزِ دسته‌ی اول بر کاستن از درد و رنج و رسیدن به آرامش است و تمرکزِ دسته‌ی دوم بر لذت…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

سخن گفتن از مرگ

گفت: در مورد مرگ چی می‌‌دونی؟ بعدش چی میشه؟ گفتم: در موردش زیاد خوندم امّا نه، چیزی بیشتر از تو نمی‌دونم. گفت: مگه قرار نیست کسی که فلسفه خونده، در مورد این چیزها بیشتر بدونه؟ گفتم: راستش نه. این چیزها دونستنی نیستن. در مورد مرگ، بعد از اون، هدف احتمالی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

مراقبانِ روش یا پاسبانانِ باور؟

کم و بیش از همان اوّلین روزهایی که انسان شروع به پرسش درباره خودش و جهان کرد، پرسش‌های دیگری را هم پیش کشید: چه چیزهایی را و چگونه می‌توانم بدانم؟ چگونه می‌توانم بفهمم آنچه می‌دانم حقیقت است؟ این پرسش‌ها آغاز معرفت‌شناسی بودند. معرفت‌شناسی قلمرو بررسی شناخت‌های انسان، ابزارهای کسب معرفت،…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

روایتی از چندلایگی زبان و جهان (“نیچه، فروید، مارکس”)

میشل فوکو در بخشی از سخنرانی‌اش با عنوان “نیچه، مارکس و فروید”، نگاه قابل تأمّلی به زبان و ضرورت تأویل دارد. او زبان را چندلایه و قلمروی انتقال معنا را چنان گسترده می‌داند که معتقد است چاره‌ای جز تأویل یعنی بررسی معانی و دلالت‌های پنهان و کشف ارتباطِ میانِ عناصر…
مشاهد‌ه‌ی مطلب