04 مرداد یادداشتها آیا همهاش همین بود؟ ترسیدن و ترسیدن و مردن؟ مرداد 4, 1402 توسط digitalii-m ۰ نظر من ترسیدم. ما ترسیدیم. همه ما زیاد ترسیدیم. از چیزهای زیادی ترسیدیم، از جایی به بعد (شاید حتی از آغاز) بیدلیل ترسیدیم. ما از تنهایی ... ادامه مطلب
04 مرداد یادداشتها میشه باهام حرف بزنید؟ مرداد 4, 1402 توسط digitalii-m ۰ نظر راننده اسنپ بیمقدمه گفت: "میشه باهام حرف بزنید؟" تازه نشسته بودم توی ماشین و کتابی برای خواندن از کیفم بیرون آورده بودم. کتاب را بستم... ادامه مطلب
22 خرداد یادداشتها ترست را حس کن و بههرحال کار را انجام بده خرداد 22, 1402 توسط digitalii-m ۰ نظر عدم قطعیت، تردید و نگرانی همیشه در انتخابهایمان باقی میماند و جز با خودفریبی نمیتوان از سد همه اینها گذشت. باید آنقدر قوی بشویم که... ادامه مطلب