«کاغذ بیخط» داستان جهانگیر و همسرش رویاست که با دو فرزند خود سالهاست زندگی آرامی دارند، اما رویا برای بهوجود آوردن فضایی متفاوت و جدید در زندگی خانوادگی مشغول به رویاپردازی میشود و قصههای مختلفی را سر هم می کند. چندی بعد جهانگیر به او پیشنهاد میکند که قصههایش را به روی کاغذ بیاورد. رویا سر ذوق آمده و در کلاسی ثبت نام میکند. او می خواهد موضوعات خاص و متفاوتی را برای نوشتن انتخاب کند، اما استادش پیشنهاد می کند که از زندگی خود سوژه بگیرد.
نویسندهی این متن: هانیه جاوید