داستان فیلم «یک صبح خوب» حول محور زنی جوان به نام ساندرا است که مادر و تنها والد دختری هشت ساله است. او همچنین مراقب پدر خود است که به دلیل یک بیماری عصبی در حال از دست دادن بینایی و حافظه است. در این میان عشقی قدیمی دوباره جان میگیرد و در عین رهایی، پیچیدگی هایی را به زندگی زن اضافه میکند. فیلم ما را با جهان ساندرا در مواجهه با رنجهای فراگیر انسانی چون پیری و تنهایی و در گرهگاههای اخلاقیای چون حضور در رابطهای ممنوعه و مسئولیت مراقبت از یک انسان دیگر قرار میدهد.
فیلم بسیار لطیف و روان است و بیتکلف، و میشود گفت روحی زنانه دارد.
نویسندهی این متن: زارا میلانی