یادداشت‌ها

جنبشِ اجتماعی به‌مثابه‌ی امری پویا و پیش‌‌بینی‌ناپذیر

این روزها با سؤالات پرتکراری روبه‌رو می‌شوم: به نظر تو آینده چه می‌شود؟ چه اتفاقی می‌افتد؟ به کدام مسیر می‌رویم؟ پاسخ من تقریباً همیشه یک چیز است: هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی دقیق و روشنی بکند. سیاست در ایران، آشوبناک (chaotic) و عرصه‌ی عمل نیروهای گوناگون و گاه بی‌اندازه متعارض است. آینده…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

درمورد کریستین بوبن (در پی درگذشتش)

کریستین بوبن درگذشت. چندباری در این سال‌ها به رفتنش فکر کرده بودم؛ به اینکه آدمی با نگاه او به زندگی، چگونه با مرگ روبرو می‌شود و چگونه این دنیا را برای همیشه ترک می‌کند. کاش مصاحبه‌کننده‌ای پیدا می‌شد و این آخرین سوال را هم از او می‌پرسید. بوبن در آثارش…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

واقعیتی که ناامید‌کننده نیست

تقریباً همه خشمگینیم؛ بعضی کمتر و بعضی بیشتر. بعضی از ما قاطعیم و بعضی تردید داریم. بعضی از ما عملگرا‌تریم و بعضی بیشتر اهل تأمل‌کردن‌ایم. بعضی کمتر می‌ترسیم و بعضی بیشتر. بعضی از ما چیزهای زیادی برای از دست دادن داریم و بعضی کمتر. بعضی از ما روانِ فرسوده‌تری داریم…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

کسی غیر از خود ما قرار نیست پاسخ‌‌ها را بداند

اتفاقات این روزها علاوه بر آشوب عاطفی و احساسی، آشوبی فکری را هم در ما دامن زده است. سرعت اتفاقات و کیفیتِ گاه غریبِ آن‌ها چنان زیاد است که بسیاری از ما به پای فهم و تحلیلشان نمی‌رسیم.  واکنش‌های هر کداممان به این اتفاقات هم گاهی چنان متفاوت است‌ که…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

مواجهه پیوسته با شر و مرگ

مواجهه پیوسته با شر و مرگ از عهده اغلب ما آدم‌های عادی خارج است. بسیاری از ما نهایتاً هر چند ماه یا چند سال یک بار بتوانیم با خشونتی عریان، با رفتاری غیرانسانی یا با مرگ، کشتن و کشته شدن روبه‌رو بشویم و آن را هضم کنیم. اما وقتی مواجهه…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

خشمی که اگر تجربه و ابرازش نکنیم، بیمار می‌شویم

خشم، هیجانی است که بسیاری از ما نمی‌دانیم با آن چه کنیم. خیلی از ما حتی نمی‌توانیم آن را چنان که هست تجربه کنیم. گاهی خشم را به صورتِ اضطراب تجربه می‌کنیم؛ یعنی قاعدتاً باید خشمگین باشیم اما آنچه ما را درگیر می‌کند، احساسِ درمانده‌کننده و گُنگِ اضطراب است. گاهی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

بازپس‌گیری خیابان به نفع زندگی

همه‌ی این سال‌ها خیابان از آنِ مردم نبود. سال‌ها قبل حتی خانه‌ها هم چندان از آنِ مردم نبودند و قوانین داخل خانه‌ها را هم حکومت تعیین می‌کرد؛ هر مهمانی یا مراسمی مجاز نبود و هر لحظه ممکن بود درِ خانه باز بشود و مردمان عادی داخل خانه به عنوان متهم…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

پرسشگری رادیکال و جستجوی ابزارهای تازه

موقعیتِ جدید، ابزارهای جدیدی برای فهم می‌خواهد. این تعبیر یک ماه است که در سرم می‌چرخد اما می‌گویم این لابد تویی که ابزارهای لازم برای فهمِ این جنبشِ تازه، موضع‌اش نسبت به سیاست و تأمل درباره‌ی آینده‌اش را نداری. حتماً کسانی هستند باسوادتر از تو که می‌توانند شرایط را بفهمند.…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

فرد روزمره و هجوم سیاست

[ هجوم سیاست در زندگی روزمره‌ی ما غیر قابل اجتناب شده. ] آن‌چه در حال رخ دادن است، برای خیلی از ما قابل‌هضم نیست. خیابان‌های هرروزه تبدیل شده‌اند به عرصه‌ی خشونت و تیراندازی، آدم‌هایی با لباس‌های مشابه و هرروزه شده‌اند عامل سرکوب، نوجوانان و جوانانِ آشنا و غریبه شده‌اند زندانی،…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

واقعیت در حال تغییر (در پی وقایع سیاسی-اجتماعی سال ۱۴۰۱)

اکنون دیگر واقعیت نه فقط آن بیرون که در درون ما و در میانِ ما هم تغییر کرده است. ما امروز واقعیت متفاوتی را زندگی می‌کنیم؛ واقعیتی آمیخته به رویا و کابوس اما به‌دور از فروبستگیِ پیشین؛ واقعیتی که در آن بسیاری از فروریختنی‌های اعتقادی، عرفی و فرهنگی در حالِ…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

درباره‌ی شجاعت و صراحت این روزها

درباره‌ی شجاعت و صراحتی که این روزها نه فقط در سیاست که در فرهنگ عمومی‌ هم تغییرات چشمگیری را رقم زده است:   گفت: شجاعت مُسری است، ترس هم همین‌طور. این همه دعوا و هُل دادن لازم نیست. خودت باش، کارت را بکن، آدم‌های دیگر تو را می‌بینند و این…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

شهروند ایران بودن…

شهروند ایران بودن، چیز عجیبی است. ذهنت پُر می‌شود از تصاویر، حرف‌ها، صداها و اتفاقاتی که توان هضم کردنشان را نداری و روز به روز هم بیشتر می‌شوند. بعد یا می‌روی و آرام‌آرام در گوشه‌ی دیگری از جهان تا جایی که دستت برسد این سرِ در حالِ ترکیدن را خالی…
مشاهد‌ه‌ی مطلب