یادداشت‌ها

نیروی ویرانگرِ مراقبت افراطی

تقریباً هر چیز خوبی که زیاد و بی‌جا مورد استفاده قرار بگیرد، آسیب‌زننده و بی‌معنا می‌شود. مثل آب که حیات‌بخش است اما وقتی بی‌جا، بی‌موقع یا بی‌اندازه جاری می‌شود، ویرانی به بار می‌آورد. مراقبتِ افراطی هم از همین جنس است. مراقبت از دیگری، زندگی ما را معنی‌دار می‌کند، امنیت، انگیزه…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

از دست دادنِ خود برای فرار از تنهایی

بسیاری از ما تنهایی را با کمرنگ کردن مرزهای خودمان و آمیختن با دیگری از میان می‌بریم. بسیاری از ما از تنهایی وحشت داریم و تقریباً حاضریم هر کاری برای فرار از تنهایی بکنیم. تنهایی برایمان نه فقط به معنایِ نبودِ رابطه با دیگری که به معنای نشستنِ ناگزیر با…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

تمرین بازسازیِ روایت

در یکی از کلاس‌ها، تمرینی به شاگردانم دادم که نتایج جالبی داشت. از بچه ها خواستم خاطره‌ یک اتفاق قدیمی را به یاد بیاورند؛ اتفاقی که خودشان و دیگران در آن نقش داشتند. از آن‌ها خواستم روایت خودشان از آن واقعه را بنویسند و سپس در اجزایِ این روایت، تردیدهای…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

توان رؤیا دیدن

آدم‌ها در رؤیا دیدن با هم متفاوت‌اند. بعضی‌ها، گذشته را در رؤیایشان می‌بینند؛ اینکه ای کاش می‌شد همه چیز مثل قدیم می‌بود و بر می‌گشتیم به سال‌ها قبل. بعضی‌ها رؤیایشان حوالی اکنون می‌گذرد و مدام درگیرِ خلاصی از تنگناهای روزمرّه‌اند. خیالپردازی این آدم‌ها پاسخی است به اضطراب‌های هرروزه‌شان؛ اینکه از…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دعوت به نگاهی توصیفی

چند روز پیش سخنرانی‌ای می‌شنیدم از دکتر مقصود فراستخواه درباره مسئله ایران. حرفش این بود که ما روشنفکرها عادت کردیم به نگاه آسیب‌شناختی به مسئله ایران. آنقدر حال ایران بد است و هر روز مشکل تازه‌ای به سراغمان می‌آید که مدام از خودمان می‌پرسیم کجای کار ایراد داشته یا دارد؟…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

این پیچیدگی شکننده

به زندگی که نگاه می‌کنی، پُر است از پیچیدگی. پیچیدگی‌های سیاسی، پیچیدگی‌های اقتصادی، پیچیدگی‌های فنّی، پیچیدگی‌های روانشناختی، پیچیدگی‌های زیست‌شناختی و … . اما همین زندگی، با همه این پیچیدگی‌ها، بی‌اندازه شکننده است‌. دنیایی دانش و فن و قدرت کسب می‌کنی اما زیستنت به مویی بند است و هیچ چیز، از…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دارم برای نشست دو روز بعد در شهر کتاب آماده می‌شوم. قرار است در مورد ایده محوری کتاب آیشمن در اورشلیم یعنی “پیش پا افتادگی شر” صحبت کنم. در تمام مدت آماده شدن برای این سخنرانی، دردی آرام و پیوسته روانم را آزرده است. در صفحات این کتاب و کتاب‌های…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

روایتی روانکاوانه از آزادی

انسان، آزادی‌اش را یک‌باره و به طور کامل تجربه نمی‌کند. او آرام آرام، آزادی خود را کشف می‌کند و می‌سازد. کودک در آغاز، عمیقاً وابسته به مادر است و تصویری جز روایتِ مراقبینش از زندگی و جهان ندارد. او آزاد نیست. نه در درون و نه در بیرون. حرکت به…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

‌فیلسوفان همگی می‌نویسند یا سخن می‌گویند‌. گاه از سر احساس مسئولیت، گاه از سر اشتیاق به بسط دانش بشری و گاه برای سبک کردن بار سنگین مواجهه‌شان با هستی. آن‌ها به هر دلیل، توان فراموشی را از دست داده‌اند و ناگزیرند از خیره شدن به خورشید، به مغاک‌های تاریک و…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

تأملی درباره روانکاوی

بسیاری از ما به این دلیل به سراغ روانکاوی می‌رویم که حس می‌کنیم حقیقتی در موردمان هست که از آن بی‌خبریم اما بر رفتار و سرنوشتمان اثر می‌گذارد. به طور ضمنی به روانکاو می‌گوییم که بعد از همه این اتفاقات پی برده‌ام که من، بهترین خواننده متن درون خودم نیستم.…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

آدم از یک جایی به بعد، در مورد مسائل مهم زندگی، دست از تلاش برای حل مسئله بر می‌دارد و سرمایه‌گذاری‌اش را می‌برد سمت افزایش ظرفیت درونی‌ برای جا دادن به چیزها و اتفاقا هضم ناشدنی. مثلا دیگر سعی نمی‌کند از راز مرگ و زندگی سر در بیاورد و فقط…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

در دوران ما از ‌آدم‌هایی که می‌میرند، صدا و تصویر باقی می‌ماند و ما را حیرت‌زده می‌کند از این همه درآمیختگی زندگی و مرگ. او رفته، دیگر نیست، اما صدا و تصویرش هست و از زندگی با ما می‌گوید. فیلم را که می‌بینم گم می‌شوم در فکرهام: این چهره زنده…
مشاهد‌ه‌ی مطلب