یادداشت‌ها

خشونتِ پنهانِ سکوت

گاهی اوقات سکوتِ دیگری، کشنده‌ترین چیز است. حاضریم حرف‌های تلخ یا بد و بیراه بشنویم، امّا دیگری چیزی بگوید و ما را با آن خالیِ ترسناک روبرو نکند. امّا چرا؟ گمانم چیزی که می‌خواهم بگویم کم و بیش روشن است. سکوت دیگری، حفره‌ای خالی است که وظیفه پُر کردنش می‌افتد…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

ضربه‌گیر یا محافظ؛ تأمّلی درباره مراقبت

چند روز پیش در کتابی به جمله‌ی جالبی برخوردم: «وقتی مراجعان می‌فهمند درمانگر، هم‌پیمان هیجانی آن‌ها است و نقش ضربه‌گیر را در برابر هجوم دنیای خصمانه بازی می‌کند، ثبات هیجانی و اعتماد به نفسشان را باز می‌یابند». تعبیر “ضربه‌گیر در برابر هجوم دنیای خصمانه” تعبیر جالبی بود و توجّه من…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

پنگوئن

https://mahmoudmoghaddasi.com/wp-content/uploads/2022/12/video_2023-06-05_12-13-13.mp4   بیایید رفتارِ این پنگوئن کوچک را انسان‌وار بفهمیم، یعنی احساساتِ انسانی به آن نسبت بدهیم. آن وقت، معنای این درنگ‌‌ها، به پس نگریستن‌ها و در نهایت تصمیم‌گرفتن و به آب زدن چه خواهد بود؟ اسم این صحنه را شاید بشود گذاشت: آینده در برابر گذشته، اشتیاق در برابر…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

گناهِ بی‌معنایی

نفسِ بی‌معنایی و روبرو شدن با شکافی در روایتِ خوش‌بینانه از زندگی، به قدر کافی تلخ و ناامیدکننده هست، امّا آنچه معمولاً رخ می‌دهد چیزی بیش از آن است: فرد در پیِ این ادراک، خود را تنها می‌یابد و احساس گناهی جانکاه به سراغش می‌آید. آن بیرون، جهان به مسیرِ…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

روایتی از چندلایگی زبان و جهان (“نیچه، فروید، مارکس”)

میشل فوکو در بخشی از سخنرانی‌اش با عنوان “نیچه، مارکس و فروید”، نگاه قابل تأمّلی به زبان و ضرورت تأویل دارد. او زبان را چندلایه و قلمروی انتقال معنا را چنان گسترده می‌داند که معتقد است چاره‌ای جز تأویل یعنی بررسی معانی و دلالت‌های پنهان و کشف ارتباطِ میانِ عناصر…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

خیالِ ناممکنِ جلو زدن از خود

اغلب ما می‌خواهیم از خودمان جلو بزنیم، امّا تقریباً هیچ کداممان نمی‌توانیم این کار را بکنیم. ممکن است در کوتاه مدّت چند قدمی خودمان را پشت سر بگذاریم، امّا دیر یا زود، دست می‌اندازیم، یقه خودمان را می‌گیریم و پس می‌کشیم به همان جایی که می‌توانیم با قدم‌ها و سرعت…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دین و قدرت – پاره‌ی سوم

‌در ادامه‌ی پاره‌ی اول و پاره‌ی دوم   انسان کامل یا کاملا انسان؟ در بخش قبلی این سلسله نوشتار، سعی کردم ضمن توصیف مدّعای اخیر دکتر سروش، ربط و نسبت آن را با پروژه فکری پیشین او نشان دهم. در این بخش امّا به دنبال ترسیم بخش دیگری از این…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دین و قدرت – پاره دوم

در ادامه‌ی پاره‌ی نخست:   نکاتِ مطرح شده در سخنان اخیر دکتر سروش، عملاً در ادامه پروژه فکری پیشین او هستند و تنها شاید بتوان دغدغه پسِ‌پشت آن‌ها را کمی متفاوت از قبل دانست. آنجا که پیش‌تر دکتر سروش از رؤیای رسولانه می‌گوید و وحی را محصول خود نبی در…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

دین و قدرت – پاره‌ی نخست

این سطور را به عنوان فلسفه‌خوانده‌ای می‌نویسم که از سال‌ها پیش، پیگیر آراء دکتر سروش بوده و از او چیزهای زیادی آموخته است. با این حال، نه هرمنوتیست هستم، نه پژوهشگر تاریخ اسلام و نه روایت‌شناس و متخصص علم حدیث. به همین دلیل، نکاتی که می‌گویم، صرفاً فکرکردنی همراه با…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

شلیک خیالی

در خدمت سربازی، یک روز فرمانده‌ی گروهان حین تمرین تیراندازی (بدون فشنگ) در جلوی آسایشگاه از همه خواست اسلحه‌ها را کنار بگذارند، به پشت دراز بکشند روی زمین و چشم‌هایشان را ببندند‌. بعد گفت خودتان را در میدان تیر تصور کنید. روبه‌روی سیبل بایستید. اسلحه را به دست بگیرید و…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

در جستجویِ نقشه‌ای برای عدالت خدا

درِ ماشین را که می‌بندم، بی‌هوا نفس عمیقی می‌کشم. راننده می‌پرسد: «چه خسته! مگه شغلت چیه؟» می‌گویم: «خسته نیستم. خیلی توی فکر بودم». دوباره می‌پرسد: «خب، شغلت چیه؟» می‌گویم: «معلّمم». می‌پرسد: «مدرسه؟» می‌گویم: «نه، دانشگاه». می‌پرسد: «خب، استاد، چی درس میدی؟» می‌گویم:«فلسفه». کمی سرش را بر می‌گرداند: «اوه، اوه». این…
مشاهد‌ه‌ی مطلب

توان تحمّلِ پس‌رفت

شاید کمی عجیب به نظر برسد، امّا تصوّر می‌کنم یکی از توانایی‌های ضروری برای داشتن یک زندگیِ به‌قدرکافی خوب و تجربه‌ی رشد متناسب، توان تحمّل پس‌رفت است؛ این‌که نگرشی غیرخطّی به رشد خودمان و دیگران داشته باشیم و از مواجهه با پس‌روی‌های بی‌موقع آشفته نشویم. ما در مسیر رشدمان زیاد…
مشاهد‌ه‌ی مطلب