اغلب ما به دیگران و منِ گذشتهمان بیشتر متعهدیم تا خودمان و من واقعی اکنونمان. یعنی یا بیشتر بهدنبال کسب توجه و احترام دیگرانیم و یا در پیِ برآوردنِ آرزوها و خواستهای کسی که پیشتر بودیم.
چندان نگاه نمیکنیم به آدمِ این لحظه و درک و خواستی که از زندگی دارد. این “من” ممکن است چیزهایی بخواهد که پیشتر برایش معنی نداشتند یا درکی داشته باشد که دیگران چندان با آن موافق نباشند.
اما آنکه واقعاً زندگی میکند و تجربهی لذت و رنج را از سر می گذراند، همین آدمی است که اکنون هستیم. اوست که زندگی میکند و دیر یا زود، به روشی سازنده یا مخرب به هر تحمیلی واکنش نشان میدهد.